یکی از سوالاتی که برای بیشتر دختران جوان و خانوادهها پیش میآید این است که مهریه را بر چه مبنایی تعیین کنیم که هم عرف جامعه در آن رعایت شود و هم اصطلاحا (درست یا غلط) شأن خانوادگیمان به واسطه آن حفظ شود و هم اینکه برای داماد و خانواده داماد، بیش از حد سنگین و غیرقابل قبول نباشد. در کنار تعیین میزان مهریه، شرایط ضمن عقد نیز برای خانوادهها و عروس خانمها از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و بسیاری از دخترخانمها و حتی آقا پسرها در مورد این شرایط و حق و حقوقی که در زمان عقد میتوانند برای خود قائل شوند و همسر را به رعایت آنها ملزم نمایند، اطلاعات چندانی ندارند و حتی در بسیاری موارد، تعارفات بی مورد خانوادهها و حتی خود کم پنداری در دختران جوان باعث میشود که از کنار شرایط ضمن عقد به سادگی عبور نمایند و همه مسائل را به گذر زمان و تفاهمهای بعدی واگذار نمایند. صد البته که اعتمادسازی و نشان دادن حسن نیت و تحقیقات قبلی در مورد طرف ازدواج بسیار مهم است و باید در هنگام خواستگاری و مراحل پس از خواستگاری و عقد، حتما و حتما برقرار شود اما باز هم توصیه کارشناسان بر این است که شرایط ضمن عقد چه برای دخترخانمها و چه برای آقاپسرها با حفظ شئونات و حسن روابط، در نظر گرفته شود. با بزمینه در این مقاله همراه باشید تا اهمیت شرایط ضمن عقد و عرف میزان مهریهای که باید تعیین نمود و مقایسه بین این دو را به تفصیل بیان نماییم.
مهریه تا چه میزان اهمیت دارد؟
هیچ پولی معادل یک انسان ارزش ندارد و هیچ مهریهای نمیتواند قیمت تار مویی از یک خانم باشد و کسانی که مهریه بالا را نشان دهنده احترام و شأن خود میدانند کاملا در اشتباه هستند. این عین بی احترامی است!! برای اینکه با بالا بردن مهریه، ازدواج بیشتر شبیه به یک معامله میشود تا پیوند دو انسان اما به یاد داشته باشید که مهریه آنقدر مهم است که به صورت مستقیم و بدون چون و چرا باید در هر ازدواجی تعیین شود و همچنین در متن عقدنامه به صورت واضح مشخص گردد. یکی از اصلیترین فلسفههای وجودی مهریه، تضمین امنیت مالی زن در صورت وقوع طلاق است. البته به گواه تاریخ در بسیاری از ازدواجها، مهریه به صورت مالی تعیین نمیشود و بیشتر به جنبه معنوی و کمالی آن توجه شده است مثلا مهریههایی از قبیل آموزش علم خاص، اطعام فقرا، یادگیری حرفهای خاص و ... که در آن شوهر ملزم میشود این آموزشها را فرابگیرد یا به همسر بیاموزد و یا وسایل مورد نیاز برای آن را برای همسر فراهم آورد.
اما چیزی که بیش از سایر موارد، معمول است، مهریههای نقدی و مالی است که میتواند پشتوانهای برای زنان باشد تا در صورت وقوع طلاق و جدایی از لحاظ مالی، تا حدی احساس امنیت نمایند که البته نباید به واسطه آن منکر نقش اجتماعی زنان در جامعه امروز شد.
البته نکتهای که در این میان لازم به ذکر است این است که در گذشته، مهریهها بلافاصله پس از عقد، به زن داده میشد و عملا ضرب المثلهایی از این دست که " مهریه را کی داده کی گرفته؟" معنایی نداشت اما از یک برهه زمانی به بعد که مهریهها بسیار سنگینتر از گذشته تعیین شدند و در اکثر موارد، آقای داماد در هنگام عقد، توانایی پرداخت آن را نداشت، مهریه به صورت دین تعیین شد و دادن آن به زمانهایی بعد از ازدواج موکول گردید که امروزه عملا مهریه تبدیل به دستاویزی برای حفظ پوشالی زندگیهای مشترک خالی از عشق و صمیمیت و یا پشتوانه مالی زنان در هنگام طلاق گردیده است.
آیا مهریه فقط باید سکه بهار آزادی باشد؟
مهریه میتواند در اشکال مختلف تعیین شود. زدن یک ملک یا منزل مسکونی به نام زن، تعیین مقداری پول نقد، تعیین تعدادی سکه بهار آزادی، مقدار مشخصی طلا یا هر چیز دیگری که معمولا ارزش مالی داشته باشد. البته مهریههای نامتعارف دیگری هم در میان برخی از جوانان دیده میشود مانند تعداد مشخصی شاخه گل، حفظ کردن دیوان حافظ، برگزاری مراسمهای فرهنگی و مذهبی به همت زن و شوهر یا هر کار دیگری که به خواسته زن بر عهده مرد گذاشته شود و مرد مکلف به انجام آن باشد.
اما مهریهای که بیش از سایر موارد در میان ایرانیان رواج دارد، تعیین تعداد مشخصی سکه بهار ازادی است که عندالمطالبه باید از طرف مرد برای زن پرداخت شود که معمولا در زندگیهای مشترکی که زن و شوهر با سازگاری دو طرفه و بصورت عاشقانه در کنار هم زندگی مینمایند و باهم مشکل حادی ندارند، مهریه تا آخر عمر به صورت مسکوت و طلب نشده باقی میماند و در هنگام حصر وراثت و ... دوباره جان میگیرد اما اگر خدایی ناکرده بین زن و شوهر، تعارضی پیش آید که منجر به طلاق گردد، مهریهها مطالبه یا بخشیده میشوند و البته باید یادآور شویم که مهریه حق مسلم زن است و حتی اگر زن و شوهر هیچ مشکلی باهم نداشته باشند هم بر مرد واجب شرعی و قانونی است که بلافاصله پس از درخواست زن، مهریه را بدون چون و چرا به او بدهد و این مساله نباید هیچ خللی به روال زندگی مشترک وارد آورد اما آنچه که بیان نمودیم، روال معمولی است که زن و شوهرهای ایرانی در پیش میگیرند.
مهریه را چقدر تعیین کنیم؟
اما سوال اساسی که پیش میآید این است که مهریه را چقدر تعیین کنیم؟ پاسخ به این سوال قدری پیچیده است زیرا در تعیین میزان مهریه معمولا فاکتورهای زیادی در نظر گرفته میشوند.
وضعیت مالی داماد، میزان عرف مهریه در شهر یا منطقهای که عروس و داماد در آن زندگی میکنند، میزان شروط ضمن عقدی که تعیین میشوند، عرف مهریه در خانواده عروس و داماد، گاهی میزان تحصیلات طرفین، میزان جهیزیهای که خانواده دختر تقبل میکنند و بسیاری موارد دیگر که شاید برخی از آنها به مذاق برخی از افراد و مخصوصا خانمها خوش نیاید و احساس تحقیر یا احساسات پارادوکسوار دیگری را به آنها تحمیل نماید اما واقعیت جامعه امروز ایران همین است و باید در کنار تلاش برای فرهنگ سازیهای زیباتر، برخی از آنها را پذیرفت.
در برخی از خانوادهها، 5 سکه، 14 سکه، 114 سکه، 313 سکه و مواردی که بیش از 1000 سکه و 2000 سکه تعیین میشوند و این کاملا بستگی به توافق طرفین و نوع نگاه طرفین به بعد فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مهریه دارد و به هیچ عنوان نمیتوان شاخص خاصی را برای مهریه تعیین نمود.
شروط ضمن عقد میتوانند شامل چه مواردی باشند؟
گذاشتن شروط ضمن عقد بسیار ارزشمندتر از مهریههای سنگین است. شروط ضمن عقد باعث میشوند که خانمها در طول زندگی، حقوق نسبتا مساوی با همسر خود داشته باشند. با توجه به اینکه ازدواج یك قرارداد بین زوجین است كه حقوق و مسئولیتی را بر دوش آنها قرار میدهد، خیلیها این قرارداد را جدی نمیگیرند و نمیدانند كه پای یك قرارداد را امضا میكنند و به موجب این قرارداد تعهداتی نسبت به طرف مقابل دارند.
رسوم حاكم بر جامعه باعث شده تا كمتر به این مساله توجه شود و اکثر دختران و پسران و خانوادههای آنها در هنگام ازدواج و آمادگیهای قبل از ازدواج، تمام توجهشان به مواردی مانند خواستگاری و بله برون، جهیزیه و مراسم عقد و عروسی و ... باشد و از چهارچوبهای بنیادین مانند شروط ضمن عقد غافل شوند.
شروط ضمن عقد در جامعه ما هنوز آنقدرها رایج نشده است و حتی بسیاری از افراد تحصیل كرده به مهریه توجه بیشتری میکنند زیرا همه مردم از وجود این شروط اطلاع ندارند، خیلیها هم اعتقاد دارند که زندگی كه بخواهد با این شرط و شروط شروع شود بهتر است كه نباشد!! اما غافل از آنکه "جنگ اول به از صلح آخر!!!"
هنگام عقد، زن و مرد 12 موردی را که امضاء میکنند، شرطهایی است که مرد به زن برای طلاق وکالت میدهد و این موارد در همه عقدنامهها مشترک است و در صورت وقوع هر یک از آنها، زن می تواند به مراجع قضایی شکایت برده و درخواست طلاق نماید و این شروط به امضای همه عروس و دامادها می رسد.
اما در این مقاله منظور از شروط ضمن عقد، شروطی است که در کنار این موارد 12 گانه به صورت اختیاری گذاشته می شود و فقط مربوط به طلاق نیستند و برخی از آنها در جریان عادی زندگی قابل اجرا میباشند. این شروط شامل حق مسكن و حق انتخاب مکان زندگی توسط زن، حق كار کردن و اشتغال زن در بیرون از خانه، حق تحصیل زن که بلامنازع باشد و وسایل و هزینههای آن توسط مرد تامین شود، حق طلاق بدون چون و چرا و بدون قید و شرط برای زن، حق تقسیم داراییهای مشترك در هنگام جدایی، حق حضانت فرزندان در صورت طلاق، حق زن برای مسافرت به خارج از کشور بدون نیاز به اجازه کتبی همسر و ... است که باید هنگام عقد در دفترخانه ثبت اسناد رسمی، ثبت شود.
علاوه بر این موارد، بنا بر ماده 1119 قانون مدنی، زن و مرد میتوانند تمام شروطی را كه مخالف مقتضای ذات عقد نباشد، در هنگام عقد برای یکدیگر تعیین نمایند، البته شروط نباید مخالف مقتضای ذات عقد باشد به عنوان مثال، اگر خانمی در زمان عقد شرط كند كه از همسرش تمكین نكند و در طول زندگی مشترک هیچگونه رابطه جنسی بین آنها برقرار نشود، هم شرط و هم عقد باطل است.
علاوه بر این موارد، بنا بر ماده 1119 قانون مدنی، زن و مرد میتوانند تمام شروطی را كه مخالف مقتضای ذات عقد نباشد، در هنگام عقد برای یکدیگر تعیین نمایند، البته شروط نباید مخالف مقتضای ذات عقد باشد به عنوان مثال، اگر خانمی در زمان عقد شرط كند كه از همسرش تمكین نكند و در طول زندگی مشترک هیچگونه رابطه جنسی بین آنها برقرار نشود، هم شرط و هم عقد باطل است.
مهریه یا شروط ضمن عقد؟ کدامیک بهتر است؟
متاسفانه بیشتر عروس و دامادها هنگام ازدواج سر از پا نمیشناسند و بدون خواندن مفاد عقدنامه آن را امضاء میکنند، این مساله در بیشتر ازدواجها اتفاق میافتد و همان روز كه سند ازدواجشان را امضا میکنند، سند نكاحیه را كه شرایط در آن نوشته شده را بدون اینکه بخوانند امضاء مینمایند و به واسطه اصطلاحات فنی و حقوقی که در آن استفاده شده است، بسیاری از افراد، اصلا متوجه معنی متونی که در حال امضای آن هستند، نمی شوند. بزمینه به شما توصیه می کند مقاله شروط ضمن عقد و بندهای عقدنامه را بخوانید.
یک وكیل دادگستری بیان داشت كه براساس قوانین مدنی ایران، حق و حقوق، میان زن و شوهر به صورت برابر تقسیم نمیشود، زن به موجب عقد ازدواج، بیشتر حقوق مدنی و معنوی خود مانند حق سفر، حق تحصیل، اشتغال، انتخاب مسكن، داشتن فرزندان و حضانت آنها، جدایی از همسر و ... را از دست میدهد و در مقابل حقوق مادی مانند مهریه و نفقه به او داده میشود كه در بیشتر مواقع دستیابی به این حقوق مادی با مشكلات زیادی همراه است و چه بسا که در صورت عدم سازگاری زوجین، تعارضات میان آنها آنقدر زیاد میشود که زن ترجیح میدهد در قبال طلاق سریعتر، مهریه خود را تمام و کمال ببخشد.
با توجه به موارد گفته شده، نتیجه میگیریم که برای رفع نابرابری حقوقی میان زن و مرد و برای اینكه بین این حقوق و تكالیف، تعادل برقرار شود، بهتر است از شروط ضمن عقد استفاده كنیم.
سخن آخر:
با افزایش آمار طلاق در جامعه و بسیاری از ناسازگاریها در میان زوجین، بسیاری از کارشناسان حوزه ازدواج بر آن شدهاند تا این مشکلات را ریشهیابی نمایند و راه حلهایی را برای آنها ارائه دهند. از آنجا که ذات آدمی قانونپذیر است و انسانها به صورت فطری برای قوانین نوشته شده نسبت به قوانین نانوشته و زبانی ارزش بیشتری قائل هستند و مراجع قضایی فقط قوانین نوشته شده و ثبت شده در دفترخانهها را به عنوان سند واقعی میپذیرند، این کارشناسان معتقد هستند که شروط ضمن عقد باید به پایههای اصلی جلسات خواستگاری و مراسمهای عقد تبدیل شوند. البته باید به یاد داشته باشیم که زندگی مشترک، میدان جنگ و قرارداد نیست و اگر گذشت و سازگاری و عشق در آن جاری باشد، همه مسائل به خوبی قابل حل هستند ولی برقراری یک حاشیه امنیت نیز ضروری است. بزمینه زندگی سرشار از صمیمت و تفاهم را برای زوجهای جوان آرزومند است.