شادمانی و یمن و خوشی مراسم عروسی در همه جای
دنیا به یک منوال است، بعضی از مقدمات ازدواج مثل خواستگاری، تبادل حلقه، هدیه
دادن گل، شام دادن در شب عروسی و موسیقی هم از مشترکات این مراسم در اغلب نقاط
جهان و ایران است، اما اینکه جشن ازدواج به چه شکل و شیوه ای برگزار شود به منطقه
جغرافیایی و رسم و رسوم اون روستا، شهر یا کشور بستگی دارد.
جینگه جینگه ساز میاد از بالوی شیراز میاد...
خب حالا بریم به شیرازِ زیبا و ببینیم که در این
شهر، عروسی چجوری و با چه شکل و شمایلی برپا میشه؟
دلالگی یا خواستگاری؟!
تعجب نکنید! در شیراز قدیم به خواستگاری، دلالگی
می گفتند. جوانِ شیرازی که قصد ازدواج دارد، ابتدا موضوع را با خانواده خود در میان
می گذارد؛ اگر خانواده پسر، دختری را در نظر داشته باشد، که کار ساده است. در غیر
این صورت به این خانه و آن خانه برای «دلالگی» یا همان خواستگاری می روند.
در شیراز مراسم خواستگاری ابتدا زنانه برگزار می
شود، یعنی مادر و خواهر داماد و چند نفر از نزدیکانش به خانه ای که دختر داشته
باشند، می روند.
جالب است که بعد از خواستگاری، به خانواده
داماد مستقیم جواب مثبت و یا منفی داده نمی شود بلکه اگر خانواده دختر موافق
باشند، علاوه بر چای، شربت هم می آورند ولی در صورتی که خانواده دختر تنها به چای
اکتفا کند، یعنی به این وصلت راضی نیستند، پس موضوع منتفی است و خانواده داماد به
خانه دیگری برای خواستگاری می روند.
حالا در صورت موافقت هر دو خانواده، طی جلسه دیگری
باز هم خانمهای خانواده داماد می آیند كه عروس را ببینند. در یكی از همین دیدارها
داماد را هم با خود می آورند تا عروس خانم را ببیند.
سپس خانواده عروس درباره داماد و خانوادهاش
تحقیق می كنند و اگر همه چیز مهیا بود، قرارِ مراسم بلهبرون گذاشته میشود.
بله برون در شیرازِ با صفا
برای مراسم بله برون، عدهای از بزرگترهای دو
خانواده در منزل عروس دور هم جمع می شوند و درباره مهریه و بقیه مسائل صحبت می
كنند. اگر هر خانواده شرطی داشته باشند در همین مجلس مطرح می كنند تا به توافق
کامل برسند. بعد یكی از مردهای فامیل هر چیزی
را که در مجلس بیان شده، به روی كاغذ می آورد كه در اصطلاح میگویند رقعهاش
را نوشتهاند. حالا روزی را معین می كنند تا
به اتفاق عروس، به بازار وكیل بروند و پارچههای مورد نیاز را بخرند.
رخت برون
منظور، بريدن پارچه برای لباس عروس است در
گذشته روز رخت برون معمولا دو سه روز بعد از خريد تعيين می شد، به این صورت که از
طرف خانواده داماد به خانواده عروس خبر می دهند که می خواهند برای رخت برون به
آنجا بروند در اين مراسم همراه پارچه ها، مقداری نقل و قيچی بود که خياط هنگام
بريدن پارچه می گفت: چادر بخت مبارک باشد و بعد میهمانها کِل می زدند و نقل روی سر
عروس خانم می پاشيدند و هر يک تبریکی می گفتند. مانند: سبز بخت باشی یا پای هم
پيرشويد. پذیرایی از میهمانها در این مراسم به عهده مادر عروس است.
در رخت برون، واسونک هايي نيز خوانده می شد.
مثل:
هر که بشه زن کاکم مثل گل می بوسمش
يل مخمل فرنگی من خودم می دوزمش
غم خور گل عزيزم، تو گل را جونمی
هر چی دارم سی تو دارم تو عزيز خونمی
واسونک چیه؟
دوستان غیر شیرازی جالبه بدونید که "
واسونک " به اشعاری که معمولا خانمها توی مراسم عقد و عروسی به لهجه شیرازی میخونن
میگن .
بیشتر واسونک ها بسیار جالب و پر معنی هستند و
فقط تعداد کمیشون برای فخر فروشی " اونم به طور ظاهری " تاکید میشه
" به طور ظاهری " هم از طرف خانواده عروس و هم از طرف خانواده داماد
خونده میشه.
به عنوان مثال خواهر داماد میگه:
من منم و من منم و خواهر دوماد منم
جای من بالا بگیرید، اصل کاری هم منم
در مقابل هم خواهر عروس یه بیت با همین مضمون و
به طور خیلی نغز و جالب میگه.
عروس ما هل داره، نمک و فلفل داره، شیشه گلابی
پهلوش، ماشالا به چشم و ابروش
بعد از خوندن هر بیت از این واسونک ها، همه با
هم کِل می کشند.
مراسم دست بوسون...
رسم است كه قبل از مراسم عروسی، داماد با یكی
دو نفر از نزدیكانش به خانه مادر زن می رود و دست او را میبوسد و مادر زن هم روی
او را.
همچنین مادر عروس برای قدردانی از این احترام،
هدیهای به دامادش می دهد.
و اما عروسی شیرازیا
یک روز قبل از عروسی حجله میبندند و برنج پاك
می كنند. این مراسم با شادی و شعف و خواندن واسونك همراه است.
عروس ما بچه ساله سرشب خوابش میاد
این برنج های چهل منی و چهل و چار آبش میاد
چه خوشه بلبل بخونه تا ببندیم حجله را
چه خوشه فصل بهار و چه خوشه عیش برار«برادر»
آتیش بنداز تو سماور تا چاهی میل بكنیم
شیرازی ها خانه داماد و عروس را برای مراسم
عروسی آذین بندی می کنند و گلدان های سفالی شمعدانی را دور حوض می چینند. کف حیاط
فرش پهن کرده و بعد از حضور همه میهمانان
و گرم شدن مجلس به دنبال عروس خانم می روند.
برای آوردن عروس، عدهای از خانمها کِل زنان به
منزل عروس می روند زنانی که در خانه عروس یعنی از یاران نزدیک او هستند با کل جواب
می دهند.
بعد بزرگتری که همراه داماد است از پدر و مادر
عروس اجازه می خواهند که او را با خود ببرند عروس دست پدر و مادر خود را می بوسد و
خداحافظی می کند بعد عروس را از زیر قرآن می گذرانند.
البته پدر عروس تا قباله عروس را از یاران
داماد نگیرد اجازه بردن عروس را نمیدهد.
خواهران داماد دستان عروس را می گیرند و آینه
سنگی بزرگی جلو رویش گرفته به طرف منزلِ داماد راه می افتند. در کوچه، داماد به پیشواز
عروس می آید و عروس را با خود به خانه میبرد. هنگامی که عروس به خانه داماد وارد
می شود یک نفر ظرفی را که در آن عسل است جلو عروس می آورد، عروس انگشتش را کمی در
آن زده به در خانه می کشد و وارد می شود.
در حجله، بزرگتر خانواده دست عروس و داماد را
به هم می دهد. دست داماد باید روی دست عروس قرار بگیرد تا داماد همیشه پشتیبان
عروس باشد.
فردای عروسی، خانمها كِل می زنند، بعد داماد به
دیدن مادر زنش می رود ضمن بوسیدن دست او، مادر عروس را با خود به خانهاش می آورد.
ورود به سایت
هستی | 1397 مهر 09
چقدر لباساشون خوشگل و خوش رنگه, کاش همه ی آداب های قدیمی عروسی رو نزاریم که فراموش بشن.