در بخش های قبلی این سری مقالات با هفت ویژگی یک رابطه غلط آشنا شدیم. در این مقاله و در بخش آخر، به سه نوع ارتباط با دلایل نادرست می پردازیم که شما باید آگاهانه با آنها مقابله کنید.
ارتباط نوع هشتم: برای اینکه نافرمانی و تمرد کنید، به دنبال برقراری ارتباط هستید.
فهرستی از همه ویژگیهایی که والدین یا خانوادهتان از شما میخواهند در همسر آینده تان مدنظر قرار دهید، تهیه کنید. سپس در فهرستی دیگر همه ویژگیهای دلخواهتان را در همسر آیندهتان بنویسید. اگر این دو فهرست خیلی با هم متفاوت باشند، ممکن است برای نافرمانی و سرکشی در مقابل والدینتان وارد ارتباط شوید، نه چون فرد مناسبی را پیدا کرده اید.
چنین ارتباط هایی را میتوانید در شرایط زیر ببینید:
- والدینتان همیشه به اهمیت پول و شغل و جایگاه اجتماعی تأکید داشته اند و شما کسی را انتخاب میکنید که در شرایط مالی و شغلی نامناسبی قرار دارد.
- والدینتان همیشه به وجود نظم و انضباط در خانه تأکید داشتند؛ اما زنی که شما برای ازدواج انتخاب میکنید، بی نظم و شلخته است.
- پدرتان شما را با این باور تربیت کرده که خانواده همه چیز است؛ اما شما در پی ازدواج با کسی هستید که بچه نمیخواهد یا بچه دار نمیشود.
- شما با الگوهای مذهبی سختگیرانه بزرگ شده اید؛ اما کسی را انتخاب میکنید که نسبت به موازین اخلاقی، انسانی و دینی بی اعتنا است.
در واقع شما کسی را انتخاب میکنید که از نظر خانواده تان نامناسب است. این شرایط به خصوص زمانی بروز میکند که شما نسبت به یکی یا هر دو والدتان آزردگی و عصبانیت شدیدی احساس میکنید یا احساس میکنید در کودکی خیلی زیر سلطه بوده اید.
شما گرایش دارید شخصی غیرقابلپذیرش را انتخاب کنید و به ارتباطی ادامه می دهید که ارضاکننده نیست تا به والدینتان نشان دهید که حق با آنها نبوده است.
نکته مهم این نیست که ارتباط بین دو نفر با پیشینه های متفاوت نمیتواند کارایی داشته باشد؛ اما اگر در انتخاب همسر فقط در پی ناراحت کردن خانواده خود هستید، به احتمال زیاد در فرایند سرکشی و تمرد قرار دارید.
راه حل این است که اگر احساس میکنید در انتخاب همسر قصد سرکشی دارید، به سطحی برسید که بتوانید متناسب با نیاز واقعیتان برای ازدواج عمل کنید، شیوه ای که در پی واکنش در مقابل والدین خود نباشید. وقتی از نیاز به سرکشی و تمرد رها شدید، ممکن است عاشق هر کسی شوید، اما عاشق شدن و ارتباط شما مبتنی بر انتخاب خودتان است، نه برای قدعلم کردن در مقابل دیگران. باید از مشاور ازدواج کمک بگیرید تا دوران کودکیتان را که زندگی عشقیتان را کنترل میکند، درک کنید و رها شوید.
ارتباط نوع نهم: به عنوان واکنش به نامزد قبلیتان، با این یکی نامزد شده اید.
شما ارتباطتان را با نامزدتان قطع میکنید و در انتخاب نامزد جدیدتان، فردی متفاوت را برمیگزینید که صد درصد با نامزد قبلیتان در تضاد است. برای نمونه، نامزد قبلیتان کسل کننده و یکنواخت بود، نامزد جدیدتان برونگرا و غیر قابل پیشبینی است؛ نامزد قبلیتان بلندپرواز نبود و منفعل بود، نامزد جدیدتان به کار کردن معتاد است و به جای شما به پول بیشتر اهمیت میدهد؛ نامزد قبلیتان برونگرا بود، نامزد جدیدتان درونگرا و تودار است و به راحتی حرف دلش را نمیزند.
این گرایش که از یک حد افراطی به حد افراطی دیگر حرکت کنیم، روشی ابتدایی برای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه است. انگار که به مغزتان بگویید: «با او خیلی بدبخت بودم. او هرگز پولی درنمی آورد، او درست و حسابی تلاش نمیکرد. عجب آدم بیعرضه ای! هرگز نمیخواهم به آن زندگی برگردم.» ذهن شما مانند خدمتکاری وفادار این اطلاعات را جذب میکند و خودش را دوباره برنامه ریزی میکند. انتخاب قبلی هیچ پول، انگیزه و کفایتی نداشت. انتخاب جدید باید پول، انگیزه و کفایت داشته باشد. بنابراین برنامه ریزی کامل میشود.
سپس متوجه میشوید در پی جذب فردی هستید که موفق و پولدار است، دوازده ساعت در روز کار میکند و خیلی جاه طلب است. تا مدتی احساس میکنید در بهشت هستید. شما نزد دوستانتان با افتخار میگویید: «نامزدم خیلی فوقالعاده است. او درست نقطه ی مقابل نامزد قبلیام است.» اما یک روز متوجه میشوید که نامزد جدیدتان زیادی معتاد به کار، مادیگرا و پرخاشگر است و شما هم ذرهای شاد و خوشحال نیستید.
هیچ ایرادی ندارد که در پی ویژگیهایی باشید که ارتباط قبلیتان فاقد آن بود. طبیعی است که وقتی انتخابی تازه میکنید، در فکر موارد مهمی باشید که در ارتباط قبلیتان در آن حیطهها احساس رضایت نمیکردید. اشتباهی که مرتکب میشوید این است که فقط در پی یافتن ویژگیهایی هستید که ارتباط قبلیتان فاقد آنها بوده و دیگر ویژگیها و خواستهها و نیازهایی را که از همسرتان میخواهید، نادیده میگیرید.
راهحل این است: اگر ارتباطی ناکام کننده را رها کردهاید، مراقب باشید در پی فردی نباشید که در قطب مخالف فرد قبلی باشد. همهی ویژگیهایی که را در فردی که خواهانش هستید، کشف کنید و در پی ارتباطی متعادل باشید.
ارتباط نوع دهم: نامزدتان در دسترس نیست.
اولین شرطی که باید برای انتخاب همسر درنظر داشته باشید، در دسترس بودن اوست. در دسترس بودن بدین معنا است که فقط با شما ارتباط داشته باشد، همسر یا نامزد نداشته باشد و بیشتر اوقاتش را به شما اختصاص بدهد.
هرگز به فردی که میگوید همسر کسی است یا با کسی ارتباط دارد؛ اما خیلی زود قرار است او را ترک کند، یا می گوید عاشق او نیست یا فقط برای خاطر بچه هایشان با او زندگی میکند، اعتماد نکنید. به عبارت دیگر، از اشخاصی که متأهل هستند یا ارتباط های دیگری دارند، فاصله بگیرید و زیر بار هیچ نوع ارتباطی با آنها نروید.
شما ممکن است مستعد انتخاب فردی غیرقابلدسترس باشید اگر:
- احساس کنید در کودکی والدینتان شما را طرد کرده اند. در این صورت در بزرگسالی در پی کسی خواهید بود که نمیتواند در دسترس باشد و بدین طریق همان الگو را تکرار میکنید.
- عزتنفس پایینی داشته باشید. اگر در خانوادهای نابسامان بزرگ شده باشید که باعث شده باشد عزتنفس پایینی داشته باشید، ممکن است احساس کنید شایسته داشتن همسری که به طور کامل به شما تعلق داشته باشد، نیستید.
- از صمیمیت بترسید، ارتباط با فردی غیرقابلدسترس بهترین شیوه برای اجتناب از صمیمیت واقعی است. اگر در کودکی مورد بدرفتاری جنسی یا جسمانی قرار گرفته باشید، یا اگر وقتی جوان بودید تصمیم گرفتید به هیچکس اجازه ندهید آنقدر به شما نزدیک شود که بتواند احساساتتان را جریحه دار کند، ممکن است احساس کنید خیلی راحتتر هستید فردی را انتخاب کنید که هرگز نمیتواند ارتباط متعهدانه داشته باشد.
راه حل این است که وقتی با کسی آشنا شدید و احساس کردید علاقه شدیدی به او دارید اما او به نحوی در ارتباطی درگیر بود، باید به او بگویید: «من خیلی به تو علاقه مند هستم اما برای خودم قانونی دارم. من هرگز با کسی که متأهل است یا با فردی دیگر ارتباط دارد، وارد ارتباط نمیشوم. اگر ارتباط قبلی ات را قطع کردی، به من خبر بده.» یا «من خیلی تو را دوست دارم اما ارتباط ما نمیتواند سالم باشد، و من آنقدر خودم را دوست دارم که اجازه ندهم چنین رفتاری با من شود. دیگر نمیتوانم هیچگونه ارتباطی با تو داشته باشم. اگر به هر دلیلی ارتباط قبلی ات را تمام کردی، آنوقت دربارهاش فکر میکنیم.»
فراموش نکنید اگر با کسی ارتباط برقرار کنید که به نحوی با فردی دیگر ارتباط دارد، درواقع پسمانده های آن فرد را پذیرفته اید. شما شایسته ارتباطی بهتر از این هستید.
بعد از آگاهی از این ده ارتباط ناسالم ممکن است بپرسید پس ارتباطهای سالم هم وجود دارد؟ بله، ارتباطهای سالم سرشاری وجود دارد که در آن عاشق همسر خود هستید ولی نه چون دلتان برای او میسوزد، یا چون میخواهید از شما مراقبت کند یا چون عاشق تواناییهای بالقوه او هستید، بلکه چون او نیازهای مهم هیجانی و احساسیتان را برطرف میکند.
منبع
کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو
مترجمان: شمس الدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش