ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد؟ (بخش دوم)

 ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد؟ (بخش دوم)

فهرست عناوین

در مقاله قبل، ده نوع ارتباطی که باید مواظب آنها باشید را برشمردیم. و سپس در مورد اولین مشکل بین زوجین صحبت کردیم. در واقع ارتباط نوع اول که قبلا شرح دادیم این بود که شما توجه و اهمیت بیشتری به نامزدتان نشان می‌دهید تا او به شما. مقاله پیش رو، حالت عکس مورد اول را مورد بررسی قرار می دهد.

ارتباط نوع دوم: نامزدتان توجه و اهمیت بیشتری به شما نشان می‌دهد تا شما به او.

ارتباط نوع دوم عکس ارتباط نوع اول است. این نامزدتان است که بیشتر از آنچه شما نشان دهید دوستش دارید، به شما عشق می‌ورزد. اگر در چنین ارتباطی هستید، پس به احتمال زیاد با خواندن این مطالب احساس گناه خواهید کرد.

وقتی نامزدتان از احساستان می‌پرسد، ممکن است چنین واقعیتی را انکار کنید؛ چه بسا سعی کنید به خودتان بقبولانید که بیش از آنچه احساس می‌کنید او را دوست دارید. اما در عمق وجودتان می‌دانید آنطور که او عاشق شماست و به شما اهمیت می‌دهد، عاشقش نیستید. همانند ارتباط نوع اول، شما در ارتباطی هستید که نامتعادل است و کارایی نخواهد داشت.

شما می‌توانید به آزمون قبلی مراجعه و پرسشها را برعکس کنید تا مشخص شود آیا در چنین رابطه ای هستید یا نه. برای مثال، باید ببینید که آیا نامزدتان بیشتر به شما تلفن می‌کند، بیشتر برای برقراری ارتباط صمیمانه پیش‌قدم می‌شود یا بیشتر به شما ابراز علاقه می‌کند.

اگر چنین ارتباطی داشته باشید، به احتمال زیاد چنین واکنشهایی نشان می‌دهید:

  1. وقتی نامزدتان شما را متهم می‌کند که به‌اندازه‌ی کافی دوستش ندارید، حالت تدافعی می‌گیرید.
  2. چون نامزدتان خیلی گیر و سمج و نیازمند به شماست، احساس آزردگی می‌کنید.
  3. چون نامزدتان بیشتر از آنچه می‌توانید از شما توقع دارد، احساس ناکامی می‌کنید.

چرا ممکن است این نوع رابطه را جذب کنید.

دلیل اول

شما می‌خواهید خودتان را از لحاظ احساسی و عاطفی مورد حمایت قرار دهید. اگر کسی که به راستی دوستش داشتید به شدت احساسات شما را جریحه دار کرده باشد، ممکن است ناخودآگاه تصمیم گرفته باشید که دیگر هرگز نمی‌خواهید دوباره آسیب ببینید. آنگاه کسی را پیدا می‌کنید که خیلی دوستش نداشته باشید تا اگر شما را رها کرد، اهمیتی نداشته باشد.

دلیل دوم

شاید می‌خواهید یکی از والدین‌تان را تنبیه کنید. احتمال دارد یکی یا هر دو والدین‌تان به‌اندازه کافی شما را دوست نداشته باشند. یا دست کم شما احساس می‌کردید که شما را سرزنش و طرد می‌کنند. در این صورت فردی را به زندگیتان جذب می‌کنید که با او درست مثل والدینتان رفتار کنید. شما نقش والد نامهربان را به خود می‌گیرید و نامزدتان در نقش دوران کودکی شما فرو می‌رود و از شما عشق طلب می‌کند؛ ولی چیزی به دست نمی آورد. این نقش معکوس شده، شیوه ای ناخودآگاه است تا والدینتان را تنبیه کنید؛ اما حواستان باشد که در این فرایند به فردی بی‌گناه آسیب می‌رسانید. انگار بخشی از شما بگوید: «بله، همینطور برای دریافت عشق التماس کن؛ اما چیزی به دست نخواهی آورد. درست همانطور که وقتی من کوچک بودم عشق دریافت نمی‌کردم

این روش «الگویی سمی» است که اگر خواهان رابطه ای سالم هستید، باید با آن مقابله کنید و آن را تغییر دهید.

دلیل سوم

این احتمال وجود دارد که شما نیاز دارید دیگران را کنترل کنید. چه نامزدتان شما را دوست داشته باشد و چه دوست نداشته باشد، اگر احساس کنید که در کودکی والدینتان خیلی روی شما کنترل داشتند، ممکن است ارتباط با کسی را انتخاب کنید که در قیاس با شما خیلی بیشتر دوست‌تان داشته باشد تا بدین وسیله احساس کنید او را زیر سلطه دارید. وقتی نامزدتان همیشه بیشتر از شما طلب کند و در قیاس با شما احساس آسیب‌پذیری بیشتری داشته باشد، روی او تسلط و قدرت احساسی دارید. این احساس قدرت کاذب که بهای آن را دیگری می‌دهد، حس عمیق ناتوانی شما را جبران می‌کند ولی اگر می‌خواهید رابطه ای به راستی سالم و معنادار داشته باشید، باید با آن برخورد کنید.

دلیل چهارم

احتمال بعدی این است که شاید شما برمبنای رفتاری که یکی از والدینتان با دیگری داشت، عمل می‌کنید. همانطور که مطرح شد، اگر مشاهده کرده باشید که یکی از والدینتان از دیگری کناره گیری می‌کرد، ممکن است خیال کنید چنین فرایندی در ارتباط طبیعی است و حالا که بزرگتر شده اید، ناخودآگاه بخواهید همان نقش را ایفا کنید؛ یعنی انتخاب کنید فردی باشید که کمتر عشق می‌ورزد، نه کسی که بیشتر عشق می‌ورزد؛ چون با چنین رویکردی کمتر آسیب می‌بینید.

چه اتفاقی برای رابطه می افتد؟

درهرحال وقتی در چنین رابطه ای باشید، هرگز به طور کامل احساس رضایت نمیکنید، چون تمام قلبتان را تقدیم نمی‌کنید. شاید آسیب ببینید، ممکن است خودتان را متقاعد کنید که همه چیز را زیر سلطه دارید؛ اما خوشحال نخواهید بود. به علاوه، به نامزدتان نیز آسیب می‌زنید، چون نمی‌توانید عشقی را به او بدهید که سزاوارش است.

راه حل مشکل

راه حل این مشکل این است که وقتی در ابتدا با کسی ارتباط برقرار می‌کنید، با خودتان صادق باشید و ببینید آیا در قیاس با عشقی که می‌دهید، عشق بیشتری دریافت می‌کنید یا نه. خودتان را با این باور فریب ندهید که نامزدتان ترجیح می‌دهد کمی از عشقتان را داشته باشد تا اینکه هیچ چیز نداشته باشد و از این باور به عنوان بهانه ای برای ادامه ارتباطی که به آن تعلق ندارید، استفاده نکنید.

 

بخش بعدی این مقاله را اینجا بخوانید.

منبع

کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو

مترجمان: شمس الدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

به راحتی جشن خود را برنامه ریزی کنید
نظرات
برای نظر دادن ابتدا باید وارد سایت شوید.

ورود به سایت

مهسا | 1397 مهر 11


البته معامله که نیست که دو تا چهار تا کنیم ببینیم بیشتر عشق میدیم یا میگیریم
ولی درست میگید باید دقت بشه که این وسط یه نفر فدا نشه ولی نباید هم به دید معامله بهش نگاه کنیم