ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد؟
مشاوره ازدواج

ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد؟

( 5.0 ) امتیاز

مهدیه - 12 شهریور 1397

اگر احساس میکنید در یکی از این ده نوع ارتباطی گرفتار شده اید که در این مقاله به آن اشاره شده است، همین الان به دنبال کمک باشید. با خانواده، دوستان صمیمی یا بهتر از همه با روانشناس مشورت کنید تا ببینید آیا ادامه ارتباط برای شما عاقلانه است یا باید به ارتباطتان پایان دهید.

اگر احساس می‌کنید که در یکی از این ده نوع ارتباطی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، گرفتار شده اید، همین الان به دنبال کمک باشید. با خانواده، دوستان صمیمی یا بهتر از همه با روانشناس مشورت کنید تا ببینید آیا ادامه ارتباط برای شما عاقلانه است یا باید به ارتباطتان پایان دهید.

به موارد زیر توجه کنید؛ مورد اول را در این مقاله و سایر موارد را در مقالات بعدی به ‌تفصیل توضیح خواهیم داد.

  • 1.شما توجه و اهمیت بیشتری به نامزدتان نشان می‌دهید تا او به شما.
  • 2.نامزدتان توجه و اهمیت بیشتری به شما نشان می‌دهد تا شما به او.
  • 3.شما عاشق توانایی‌های بالقوه نامزدتان شده اید.
  • 4.  احساس می‌کنید که باید نامزدتان را نجات دهید.
  • 5.به نامزدتان به عنوان الگو می‌نگرید.
  • 6.به دلایل بیرونی شیفته نامزدتان شده اید.
  • 7.در یک حیطه با هم تفاهم و سازگاری دارید.
  • 8.برای اینکه نافرمانی و تمرد کنید، به دنبال برقراری ارتباط هستید.
  • 9.به عنوان واکنش به نامزد قبلیتان با این یکی نامزد شده اید.
  • 10.نامزدتان در دسترس نیست.

ارتباط نوع اول: شما توجه و اهمیت بیشتری به نامزدتان نشان میدهید تا او به شما.

شما با این احساس آشنایید؛ شما عاشق هستید اما از احساس نامزدتان مطمئن نیستید؛ شما تصور می‌کنید با هم می‌توانید زوج کاملی باشید؛ اما به نظر می‌رسد او از این ارتباط خیلی هیجان‌زده نیست. وقتی در کنار شما نیست، پیوسته به فکر او هستید، اما به نظر می‌رسد او بدون شما نیز شاد است. همه این حرفها به چه معناست؟ شما در ارتباطی هستید که کارایی نخواهد داشت.

در هر ارتباطی لحظات و روزهایی وجود دارد که یکی از زوجها احساسات و عواطف بیشتری به دیگری نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد عاشق‌تر است. در ارتباط خوب، این احساس عشق به‌نوبت بین طرفین عوض و بدل می‌شود. زمانی یکی تعقیب کننده است و دیگری تعقیب شونده. و این نقشها بین دو طرف جابه جا می‌شود. وقتی ارتباط سالم است، این «حرکت احساس» به روشی ظریف و خوشایند صورت می‌گیرد، مانند موجی که به آرامی به ساحل می‌خزد و سپس به تدریج به اقیانوس برمی‌گردد. اما وقتی یکی از طرفین بیشتر اوقات تعقیب کننده باشد، ارتباط سالم نیست. این ارتباط از حالت تعادل خارج است و کارایی نخواهد داشت.

حالا چطور بدانیم همسرمان به‌اندازه‌ی کافی به ما عشق نمی‌ورزد؟

در اینجا برخی علامتهای هشدار مطرح می‌شود که نشان می‌دهد ممکن است در ارتباطی باشید که در آن در قیاس با نامزدتان، توجه و عشق بیشتری به او نشان می‌دهید.

به هر جمله ای که توصیف می‌کند چطور بیشتر اوقات احساس یا رفتار می‌کنید، یک امتیاز به خودتان بدهید. صددرصد با خودتان صادق باشید حتی اگر موجب آزردگی‌تان می شود.

  1. اغلب شما هستید که برای محبت جسمانی پیش‌قدم می‌شوید (دست او را می‌گیرید، او را بغل می‌کنید، نوازشش می‌کنید و غیره).
  2. وقتی با همسرتان هستید، می‌خواهید عشق‌ورزی کنید و صمیمی و بامحبت باشید؛ اما او فقط خواهان رابطه جنسی است.
  3. برای بودن با همسرتان یا انجام کارهایی برای او خودتان را به زحمت می اندازید؛ اما همسرتان به ندرت خودش را برای شما به‌زحمت می‌اندازد.
  4. شما هستید که بیشتر برنامه ریزی می‌کنید تا کارها را با هم انجام دهید (رزرو جا در رستوران، بیرون رفتن در آخر هفته ها، شبهای رمانتیک)؛ ولی به نظر می‌رسد همسرتان بدون شور و هیجان با شما همراه می‌شود.
  5. در آغاز ارتباط، ابتدا شما بودید که درباره‌ او با خانواده تان صحبت کردید و او عجله ای برای این کار نداشت.
  6. به نظر می‌رسد شما هیجان بیشتری در ارتباط با همسرتان نشان می‌دهید و او به شما نشان نمی‌دهد چقدر ارتباط با شما برایش مهم است.
  7. در مناسبتهای خاص، هدایای شما برای همسرتان با دقت و ظرافت تهیه می‌شود، درحالی‌که به نظر می‌رسد همسرتان در آخرین لحظه در فکر خرید هدیه بوده است.
  8. شما هستید که برای برقراری هرگونه تماس با او پیش‌قدم می شوید (تلفن می‌زنید، گفتگو را آغاز می‌کنید و غیره).
  9. وقتی درباره آینده و ارتباطتان صحبت می‌کنید یا احساسات خود را بروز می‌دهید، همسرتان خیلی ناراحت می‌شود، واکنشی نشان نمی‌دهد یا موضوع را تغییر می‌دهد.
  10. به نظر می‌رسد فقط شما هستید که خودتان را با زندگی، عادات و برنامه های همسرتان هماهنگ می‌کنید و او تلاشی برای هماهنگی با زندگی و برنامه های شما نمی‌کند.


حالا امتیاز کلی تان را محاسبه کنید.

0-2 امتیاز: ارتباط شما با همسرتان متعادل است و شما به همان اندازه که عشق می‌دهید، عشق دریافت می‌کنید. به آن حیطه هایی که در آن امتیاز گرفته اید، توجه کنید و مطمئن شوید آنچه را می‌خواهید و نیاز دارید درخواست می‌کنید.

3-5 امتیاز: ممکن است تلاش کنید به خودتان بقبولانید که به حد کافی عشق و محبت دریافت می‌کنید؛ اما اینطور نیست. شما به سختی تلاش می‌کنید تا عشق همسرتان را به دست آورید، اما او هیچ تلاشی در این مورد نمی‌کند. او یا از لحاظ احساسی تنبل است یا به اندازه کافی عاشق شما نیست. دیگر سعی نکنید یکطرفه پارو بزنید و ببینید آیا همسرتان تلاشی برای پارو زدن از خود نشان می‌دهد یا نه. اگر تلاشی نمی‌کند، متوجه باشید که ارتباط کارایی ندارد.

5-7 امتیاز: در چنین ارتباط افتضاحی چه‌کار می‌کنید؟ خودتان را فریب ندهید و با این حقیقت که عشق کافی دریافت نمی‌کنید روبه رو شوید. عزت‌نفستان آنقدر پایین است که به حداقل قانع هستید و وانمود می‌کنید کافی است. کافی نیست! شما در موقعیت ناسالمی هستید و هر چه بیشتر در آن باقی بمانید، آسیب احساسی سخت‌تری خواهید دید. فوری با همسرتان اتمام‌حجت کنید که باید شیوه رفتارش را با شما تغییر دهد وگرنه به چنین ارتباطی ادامه نخواهید داد. سپس یاد بگیرید که چطور خودتان را دوست داشته باشید.

8-10 امتیاز: چه ارتباطی؟ شما در ارتباط نیستید، بلکه فقط در حال خیالپردازی هستید. شما همه‌چیز می‌دهید و چیزی دریافت نمی‌کنید. این عشق نیست، مثله کردن خود است. شما آماده برقراری ارتباط با هیچکس نیستید. قبل از اینکه خیلی دیر شود از این رابطه خارج شوید و برای رشد عزت نفس خود از کمکهای تخصصی بهره بگیرید.

حالا بیایید بررسی کنیم چرا به ارتباطی رضایت می‌دهید که در آن بیشتر از حدی که به شما عشق می‌ورزند، عشق می‌ورزید؟ دلایلی وجود دارد که چرا جذب چنین ارتباطی می‌شوید.

دلیل اول
درواقع شاید الگوی دوران کودکیتان را تکرار می‌کنید. اگر یکی یا هر دو والدین شما عشق و توجهی را که در کودکی نیاز داشتید به شما نداده باشند، چه بسا ناخودآگاهانه تصور کنید باید به شدت تلاش کنید تا دیگران ترغیب شوند شما را دوست بدارند. با جذب شدن به کسی که شما بیشتر به او عشق می‌ورزید تا او به شما، درواقع دوباره «به خانه برمی‌گردید» و همان الگو را تکرار می‌کنید.

دلیل دوم

دلیل بعدی این است که شاید می‌خواهید خودتان را تنبیه کنید. اگر عزت نفستان پایین باشد، فردی را جذب خواهید کرد که با دوست نداشتن شما، نظر انتقادیتان را نسبت به خودتان تأیید کند یا شاید نقشی را که یکی از والدینتان نسبت به دیگری ایفا می‌کرد، به خود می‌گیرید. شاید مادرانتان را می‌دیدید که همیشه در ارتباط با پدرتان کوتاه می آمد و سعی می‌کرد دل او را به دست بیاورد. یا برعکس، ممکن است در کودکی به این نتیجه رسیده باشید که برقراری ارتباط به همین طریق است و این طبیعی است که یکی از همسران بیشتر از دیگری عشق بورزد.

 صرف‌نظر از اینکه به چه دلیلی بیشتر از آنچه عشق دریافت کنید عشق می‌ورزید، نتیجه یکسان است:

  •        احساس می‌کنید همسرتان بر شما مسلط است.
  •        احساس می‌کنید تشنه عشق هستید.
  •        احساس خشم می‌کنید.
  •        احساس می‌کنید به شما اجحاف می‌شود.
  •        احساس درماندگی می‌کنید.

راه حل این است که وقتی وارد ارتباطی می‌شوید، مراقب علامتهای هشدار باشید. در این دام نیفتید که به نامزدتان اعتراض کنید که چرا نمی‌تواند به شیوه ای که شما دوست دارید، به شما عشق بورزد. هرچه بیشتر با خودتان صادق باشید، کمتر احتمال دارد که قلبتان بشکند.

اگر می خواهید در مورد انواع روابط و میزان کارایی آنها بخوانید اینجا کلیک کنید.

 

منبع

کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو

مترجمان: شمس الدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

نظرات کاربران

نظر خود را درباره این مقاله به اشتراک گذارید.

سی سی

( 5 )

آب که از سر گذشت

ستاره

الان فقط مورد اول رو بررسی کردید؟ ادامه داره؟؟؟؟؟؟ لطفا از این دست مقاله ها بیشتر بذارید که بشه با تست یه سری چیزها رو تشخیص داد