در مقالات قبلی در مورد 5 نوع ارتباط ناسالم که احتمال پایان یافتن آنها زیاد است، صحبت کردیم. اکنون در مورد دو مورد از روابطی که بسیار شایع هستند و در عین حال ادامه آن چندان مناسب نیست بیشتر توضیح می دهیم. سعی کنید با خودتان صادق باشید و روابطتان را خودتان ارزیابی کنید و در جهت بهبود آن قدم بردارید.
ارتباط نوع ششم: به دلایل بیرونی شیفته نامزدتان شده اید.
بی تردید همه ما بارها و بارها شنیده ایم که کسی در مورد همسرش میگوید: «چشمهای آبی اش روحم را تسخیر کرد و احساس کردم باید او را به دست آورم» یا «وقتی صدای گیتار زدنش را شنیدم، احساس کردم عمری است او را میشناسم و ارتباطمان شروع شد. من همیشه دلم میخواست با یک موسیقیدان ازدواج کنم» یا «موهای طلاییاش سحرانگیز بود و همین باعث شد عاشق او شوم» یا «همیشه رؤیای مهمانداران هواپیما را در سر داشتم و وقتی او را دیدم، احساس کردم سرنوشت ما را در مسیر هم قرار داده است».
آیا مو، چشم، استعداد موسیقیایی یا هر نوع ویژگی دیگر دلیلی است که با کسی ازدواج کنیم؟ جواب صد درصد منفی است. باوجود این، بیشتر اشخاص شیفته ویژگیهایی در کسی میشوند که ارتباط چندانی با منش واقعی آنها ندارد، چنین ارتباطی اغلب خیلی دوام نمی آورد. درکل، چند ساعت میتوانید به موهای نامزدتان خیره شوید یا به صدای گیتارش گوش دهید؟ اما اشخاص زیادی هستند که درگیر چنین ارتباطی میشوند و بعد از یک شب، یک روز، چند هفته یا چند ماه متوجه میشوند با کسی نامزد شده اند که نمیخواهند با او باشند و باید ارتباط خود را قطع کنند. چطور میتوانید به نامزد خود بگویید که به چنین دلایلی عاشق او شده اید و او شما را احمق فرض نکند؟
اگر احساس میکنید شیفته یک ویژگی فردی شده اید، از خودتان بپرسید: «اگر این فرد ویژگیهایی همچون چشمان آبی، موهای زیبا یا صدای دلنشین نداشت یا هنرمند، ورزشکاری حرفهای یا خلبان نبود، آیا باز هم دوست داشتم با او ازدواج کنم؟» با خودتان روراست باشید. چنین صداقتی میتواند شما را از دلشکستگی و ناامیدی در امان نگه دارد.
[[[article||سایر مقالات مشاوره ازدواج در بزمینه را از دست ندهید.||26]]]
ارتباط نوع هفتم: در یک حیطه با هم تفاهم و سازگاری دارید.
آیا تاکنون کسی را ملاقات کرده اید که نقاط مشترک زیادی با هم نداشته اید به جز در یک حیطه که واقعاً سطح سازگاریتان بالا بوده است؟ چنین ارتباطی میتواند فریبدهنده باشد، به ویژه اگر تفاهم در حیطه ای باشد که خیلی برای شما مهم است. بنابراین این پیوند قدرتمند در یک حیطه را، با عشق اشتباه میگیرید.
نمونههایی از تفاهم های جزئی به این صورت است که برفرض شما با گروهی از همکارانتان با هم در مورد طرحی کار میکنید. انجام کار به ساعات طولانی و کار گروهی نیاز دارد و در حین کار احساس میکنید به یکی از همکارانتان علاقهمند شده اید. حدود چهار ماه ارتباط عاطفی و عمیقی با او برقرار میکنید و بیشتر زمان خود را با گفتگو درباره کارتان ادامه میدهید و تبادل نظر میکنید؛ سپس کار تمام میشود و طی چند هفته احساس میکنید از بودن با یکدیگر خسته شده اید. پیوندتان ضعیف شده است و شما خارج از محیط کار ارزشها و باورهای مشترکی ندارید.
یا از طریق عضویت در باشگاه دوچرخه سواری با کسی آشنا میشوید. شما عاشق دوچرخه سواری هستید و از اینکه میتوانید با کسی دیگر در سرگرمیتان سهیم باشید، هیجانزده هستید. شما ساعتهای طولانی در آخر هفته با هم دوچرخه سواری میکنید؛ اما بعد از دو ماه متوجه میشوید که زمینه های مشترک زیادی ندارید و همین موجب تضعیف ارتباطتان میشود.
اگر شما در یکی از شرایط زیر احساس کنید که شریک روحیتان را پیدا کرده اید، مستعد اینگونه رابطه ها هستید:
- با کسی در شرایطی غیرمعمول که با روند عادی زندگی روزمره فرق دارد، آشنا شوید (گیرکردن در آسانسور، جلسات درمانی گروهی).
- قرار است با کسی در مورد فعالیت یا طرحی مشارکت کنید که به نحوی غیرمعمول است (کار در مورد طرحی خاص، شرکت در همایش، فعالیت در یک کمیته).
- فردی را در یک محیط غیرمعمول ملاقات میکنید (تعطیلات، هیئتمنصفه).
- کسی را در طول زمانی که هر دو بر فعالیتی تمرکز دارید که به طور متوالی در آن شرکت نمیکنید، ملاقات میکنید (اسکی، کلاسهای نقاشی یا هنری).
خطری که از شیفته شدن در یک حیطه از سازگاری و تفاهم جزئی وجود دارد این است که به بقیه جنبه های ارتباط توجه نمیکنید. چنین شرایطی موجب میشود که به آدمهایی نزدیک شوید که به طور معمول هرگز چنین رویه ای را در پیش نمیگرفتید و بعد که ببینید ارتباط کارایی ندارد، احساس سرشکستگی و ناامیدی خواهید کرد.
راه حل این معضل این است که اگر فردی را در یکی از شرایط فوق ملاقات کردید، سعی کنید یک گام از ارتباط عقب بگذارید و از خودتان بپرسید:
- جدا از زمینه ای که در آن با هم تفاهم داریم، چقدر این فرد را میشناسم؟
- نیازها و پیششرطهایم برای انتخاب همسر چیست؟ آیا این فرد میتواند آنها را برطرف کند؟
- اگر من و او دیگر در این حیطه ای که با هم سازگاری داریم فعالیت نکنیم، چه مشکلات احتمالی ممکن است بروز کند؟
اگر به دقت به این پرسشها پاسخ بدهید، کمتر احتمال دارد که به خودتان و دیگری آسیب بزنید.
منبع
کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو
مترجمان: شمس الدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش
آدم این مطالب رو اولش میخونه یکم استرس میگیره خدا کنه همه خوشبخت بشن و تصمیم هاشون درست و عاقلانه بوده باشه