در قسمت اول مقاله چگونه ازدواج موفقی داشته باشیم؟ به فاکتورهای ضروری موجود در یک خواستگاری و ازدواج موفق از جمله تناسب مذهبی، خانوادگی، فرهنگی و ... پرداختیم و ذکر کردیم که وجود هر یک از این فاکتورها در یک انتخاب مناسب و موفقیت آمیز لازم است.
در این قسمت مقاله به معیارهای ثانویه و فردی می پردازیم که وجود هر یک از آنها را خود فرد، مشخص می کند و چگونگی هر یک را بنا بر سلیقه شخصی خود تعیین می نماید. این نکته را باید بدانید، که معیارهای ثانویه با اینکه از درجه اهمیت کمتری نسبت به معیارهای اولیه برخوردار هستند، اما بررسی و اولویت بندی آنها برای هر کسی ضروری است و نادیده گرفتن هر یک از آنها ممکن است به ساختار انتخاب افراد، لطمه های جبران ناپذیری را وارد نماید. با بزمینه در این مقاله همراه باشید تا معیارهای ثانویه و فردی را بررسی نماییم و لزوم اولویت بندی هر یک از آنها را بیان کنیم.
معیارهای ظاهری
ظاهر افراد همیشه اولین چیزی است که توسط دیگران مورد قضاوت قرار میگیرد و به جرات میتوان گفت که ظاهر و تیپ طرف مقابل در ازدواج، شاید یکی از مهم ترین مسائلی باشد که باید مورد بررسی قرار گیرد، زیرا چهره افراد در نگاه اول در نوع قضاوتی که در مورد آنها میکنیم، بسیار تاثیرگذار است و به گفته روانشناسان برخورد اولیه با افراد و حتی احساس محبت و دوستی با اشخاص، به میزان بسیار زیادی به چهره و ظاهر آنها بستگی دارد به طوری که اگر چهره آنها به نظرمان دلنشین باشد، با آنها مهربان تر رفتار میکنیم و نسبت به آنها احساس بهتری داریم.
البته ظاهر و زیبایی افراد یک مساله کاملا نسبی است. شخصی به نظر شما بسیار زیبا و دلنشین و دوست داشتنی است در حالی که به نظر دیگری اینطور نیست. پس ظاهر خواستگار شما یا کسی که قرار است به خواستگاری او بروید جزو معیارهای مهم است ولی به دلیل نسبی بودن انتخاب ها، جزو معیارهای ثانویه دسته بندی میشود. معیارهای ظاهری، خود به دو دسته تقسیم میشوند
1. چهره و قد افراد 2. تیپ و استایل لباس پوشیدن علاوه بر چهره، اندازه قد و میزان چاقی یا لاغری نیز در انتخاب همسر بسیار تاثیرگذار است. آقایی از همسر چاق و دارای اضافه وزن خوشش نمی آید بنابراین خواستگاری از دخترخانمی که اضافه وزن دارد، از همان ابتدا کار نادرستی به نظر می رسد و یا دخترخانمی همیشه در رویاهای خود، همسر خود را مردی قوی هیکل و دامادی بلند قد تصور می کرده و شاید اگر آقایی که قد نسبتا کوتاهی دارد به خواستگاری او برود، با پاسخ منفی روبرو شود و یا حتی گاهی مسائلی اجتناب ناپذیر در این زمینه رخ می دهند. به عنوان مثال آقایی با قد 170 به خواستگاری دختر خانمی با قد 175 می رود و این ناهمگونی در آنها به وضوح دیده می شود، البته باید توجه داشته باشیم که معیارهای ظاهری جزو معیارهای ثانویه هستند و بسیاری از آنها را می توان نادیده گرفت و چه بسیار زوج هایی که از لحاظ ظاهری ناهمگون بوده اند، ولی زندگی مشترک ایده آل و زیبایی را باهم سپری می کنند.
پس از چهره و اندام و قد، استایل لباس پوشیدن نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان مثال دختر خانمی دوست دارد تا همسر آینده وی همیشه تیپ رسمی داشته باشد و کمد او پر از کت و شلوار و کراوات های مختلف باشد اما با پسری ازدواج می کند که در استایل های کژوال و اسپرت، احساس راحت تر و بهتری دارد. مسلما این دو نفر نیاز به صبوری بیشتری در زندگی مشترک خود با هم دارند. به هر حال یکی از آنها باید روی خواسته های خود درپوش بگذارد یا خود را تغییر دهد که این تغییر، در تمایلات و خواسته ها، کار آسانی نیست در این بین نکته ای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که انسانها به مرور زمان و با بالارفتن سن و تجربه، دچار تغییراتی در افکار و خواسته ها میشوند که کاملا به صورت ناخواسته رخ میدهند و ممکن است، این اختلافات در زن و شوهر پس از مدتی، خود به خود رفع شوند. به همین دلیل است که معیارهای ظاهری و استایل لباس پوشیدن جزو معیارهای ثانویه طبقه بندی میشوند و هر کس باید با توجه به نوع شخصیت خود، این مسائل را اولویتبندی نماید و به آنها توجه داشته باشد.
مسلما شخصیت درونی، عشق های دو طرفه و خوبیهای ذاتی بسیار مهم تر از معیارهای ظاهری هستند، زیرا به احتمال زیاد ظاهر زن و مرد پس از مدتی، عادی میشود، چه زیباییها و چه زشتیها در نظر آنها دیگر به پررنگی سابق دیده نمی شود
معیارهای تحصیلاتی
پس از ظاهر، به معیارهای دیگری چون تحصیلات میرسیم. به گفته مشاوران ازدواج بهتر است که زن و شوهر از لحاظ مدرک تحصیلی در یک سطح یا نزدیک به هم باشند. به عنوان مثال خانمی با مدرک دکتری به هیچ عنوان با آقایی با مدرک تحصیلی سیکل، همسان نیستند و به احتمال بسیار زیاد در زندگی آینده خود و نوع رویکردها و ارزش گذاری ها، دچار تعارضاتی میشوند. البته باز هم استثنائاتی در این بین وجود دارد که بررسی این استثنائات در این مقاله نمیگنجد و باید توجه داشته باشیم که مدرک تحصیلی، به هیچ عنوان ضامن فرهنگ و سطح بالای تفکر در افراد نیست و نداشتن مدرک تحصیلی نیز دلیلی بر کم هوشی یا دیدگاههای کم ارزش، محسوب نمیشود. به هر حال بهتر است در هنگام تصمیم گیری برای ازدواج و انتخاب همسر آینده، به همسان یا نزدیک بودن مدرک تحصیلی توجه داشته باشیم.
معیارهای شغلی و اجتماعی
داشتن شغل و منبع درآمد برای هر مردی در هنگام ازدواج لازم و ضروری است و به خصوص در شرایط اقتصادی کنونی جامعه، هر خانواده ای به تنهایی قادر به ساپورت مالی فرزندان خود نیست و هر کسی باید به فکر راهی برای کسب درآمد و گذران زندگی خود باشد، البته که حتی با وجود توانایی خانواده برای ساپورت مالی، استقلال مالی در زندگی افراد، به خصوص مردان، بسیار مهم است و لازمه تاهل و زندگی مشترک محسوب میشود. یکی دیگر از مسائلی که در مورد خواستگار خود باید با دقت بررسی نمایید شغل و حرفه اوست. باید ببینید شغل و حرفه خواستگارتان تامین کننده خواسته ها و نیازهای شما هست یا خیر؟ میزان درآمدی که ماهیانه میتواند داشته باشد، کفاف زندگی آینده شما را خواهد داد یا نه؟
علاوه بر میزان درآمد، نوع حرفه همسر آیندهتان باید با آرمانها و خواستههای شما مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است مردی شغلی آبرومند و محترم مانند راننده تاکسی داشته باشد اما این شغل از نظر خانم، وجهه اجتماعی خوبی نداشته باشد و مسلما این مساله در صورت نایده گرفته شدن، میتواند در زندگی آینده روی روابط زن و و شوهر تاثیرات منفی فراوانی داشته باشد. به عنوان مثالی دیگر می توان به شغل پزشکان اشاره نمود. شغل پزشکان به گونهای است که در طول ماه شیفتهای شب فراوانی دارند و باید در هر ماه، چند شب را در بیمارستان یا مطب سپری کنند و یا به صورت 24 ساعته آنکال باشند و در صورت تماس از طرف بیمارستان، سریعا خود را به بیمارستان برسانند، گاهی این مسائل برای همسر این افراد قابل تحمل نیست و شرایط زندگی را برای آنها دشوار میسازد، بنابراین و با توجه به مثال های فوق باید در هنگام انتخاب همسر آینده، به شرایط شغلی وی بسیار توجه شود و چالش های موجود در حرفه او به دقت مورد بررسی قرار گیرند.
اخلاق و افکار شخصی
زن و شوهر در این دنیا، محرمترین و نزدیکترین افراد به یکدیگر هستند. حریم های شخصی در بین آنها بسیار کمرنگتر از بقیه افراد است، اخلاق و افکار آنها روی هم تاثیر میگذارد و زندگی روزمره دو نفره آنها را شکل میدهد، از همین رو یکی دیگر از مهمترین مسائلی که باید در انتخاب همسر آینده مورد بررسی قرار گیرد، همین اخلاق و افکار شخصی است. میزان مسئولیتپذیری در امور، صداقت در کارها، سطح روابط عمومی، نوع حرف زدن، میزان وابستگی به خانواده و میزان حرف شنوی از آنها، اعتقاد به مشورت در کارها، تصمیم گیری بر اساس منطق یا احساسات، شخصیت برونگرا یا درونگرا، شخصیت پر جنب و جوش یا آرام، شوخ طبعی یا جدیت بیش از حد و ... همگی در انتخاب همسر بسیار موثر هستند و باید در دوران نامزدی و آشنایی اولیه قبل از ازدواج مورد بررسی قرار گیرند.
دیدگاهها و ارزش گذاریهای اجتماعی
مهم ترین مسائلی که در این مقوله باید مورد بررسی قرار گیرند، نوع نگاه به کار کردن زنان در بیرون از خانه و امکان ادامه تحصیل برای زن یا مرد است. در بین آمار بالای طلاق ثبت شده در کشورمان، یکی از مسائلی که بسیار برای زن و شوهر مشکل ساز می شود، تفاوت در همین دیدگاهها است. گاهی دختر خانم به شدت تمایل دارد از مدرک تحصیلی خود استفاده کند و در بیرون از منزل کار کند و تعاملات اجتماعی خود را در سطح وسیع نگه دارد یا حتی به کسب و کار خانگی و هنری بپردازد، اما آقا با این مساله به راحتی کنار نمیآید و دوست دارد تا همسر او در منزل بماند و به کارهای خانه و تربیت فرزندان بپردازد و یا بعضی از مردان دوست دارند تا خود به تنهایی مدیریت مالی خانواده را بر عهده داشته باشند و از اینکه همسر آنها منبع درآمدی برای خود داشته باشد، احساس ضعف و نارضایتی میکنند.
جمعیت خانواده و میزان روابط فامیلی و خانوادگی
بررسی تعداد افراد خانواده، در انتخاب همسر آینده، یکی از مسائلی است که بسیار سلیقه ای می باشد و به شخصیت درونی شما بستگی دارد، خانوادههای پرجمعیت معمولا رفت و آمدهای خانوادگی بیشتری دارند و نوع روابط بین آنها با خانواده های کم جمعیت کمی متفاوت است. میزان حمایتهای مالی پدر و مادر از فرزندان در خانواده های پرجمعیت و با تعداد فرزندان زیاد معمولا کمتر از خانواده های کم جمعیت است و تعارضاتی که ممکن است بین باجناق ها، جاری ها، عروس و خواهرشوهر و ... رخ دهد، میتواند بیشتر باشد. پس اگر جزو کسانی هستید که جنب و جوش های خانوادگی را دوست دارید و ترجیح می دهید با ازدواج تان، وارد یک خانواده بزرگ تر شوید همسری از خانواده های پرجمعیت را انتخاب کنید و بلعکس. همچنین باید توجه داشته باشید که میزان روابط فامیلی و رفت و آمدهای خانوادگی نیز با شخصیت شما همخوانی داشته باشد. برخی از خانواده ها عادت دارند تا هر هفته به دیدار هم بروند و میهمانیهای خانوادگی و فامیلی زیادی داشته باشند و معمولا همیشه از حال هم با خبر میشوند، مسافرت ها را دسته جمعی میروند و در همه کارها با یکدیگر مشورت مینمایند، اما برخی خانواده ها، اینطور نیستند و حریم شخصی در آنها بسیار گسترده است. میهمانی های خانوادگی شاید سالی چند بار رخ دهد و روابط میان آنها بیش از آنکه صمیمانه باشد، در چهارچوب های تعریف شده میگنجد، پس اگر جزو افرادی هستید که سفرهای دونفره را بیشتر میپسندید یا ترجیح میدهید آخر هفته را با همسر خود به تنهایی سپری کنید، بهتر است این مسائل را با دقت بیشتری بررسی نمایید. بررسی همه این ها به شخصیت درونی خود شما بستگی دارد و اینکه در اولویت بندیهای خود تا چه حد برای این مساله اهمیت قائل شوید.
مسکن آینده
مسکن آینده و خانه ای که قرار است در آن، زندگی مشترک خود با همسرتان را شروع کنید، نیز یکی دیگر از معیارهای ثانویه هستند که باید به وضوح مشخص شود و در مورد آن با خواستگارتان صحبت کنید. خانه ای در همسایگی پدرشوهر و مادرشوهر، خانه ای در نزدیکی مادرخانم و پدرخانم، منزل مشترک با پدرشوهر و مادرشوهر یا زندگی در شهر یا شهرستانی دور از خانواده ها برای اهداف تحصیلی یا کاری؟ هر یک از این موارد باید به دقت بررسی شوند و اگر با توانایی ها و اولویت بندیهای شما مطابقت دارند، پذیرفته شوند.
مدیریت اقتصادی خانواده
برخی از زنان دوست دارند مدیریت همه جانبه منزل را بر عهده بگیرند و به اصطلاح در خانواده های زن سالار بزرگ شده اند. این زنان شخصیتی مدیر و مدبر دارند که افسار همه کارها از جمله مدیریت اقتصادی، تربیت فرزندان، رسیدگی به امور همسر و ... را برعهده میگیرند و حتی علیرغم کار در بیرون از منزل، همه این موارد را تحت نظر دارند اما گاهی برخی از مردان اینگونه تحت کنترل بودن را دوست ندارند و ترجیح می دهند مدیریت امور در دست آنها باشد، مخصوصا مدیریت اقتصادی و مالی خانه و خانواده و در اصطلاح عامیانه مردانی مرد سالار هستند.
در بسیاری از تست های روانشناسی و تناسب زوجین، این مساله مورد بررسی قرار می گیرد و در نتیجه نهایی بسیار تاثیرگذار است و بسیار بهتر و زیباتر است که مدیریت زندگی بر عهده یک فرد نباشد و زن و شوهر در همه کارها، همراه و یاور هم باشند.
رویکرد به آینده، تعداد و تربیت فرزندان
خاصیت معیارهای ثانویه در این است که در اولویتبندی افراد جایگاههای متفاوتی پیدا میکنند و بسیاری از آنها در مقابل سایر معیارها، قابل اغماض هستند زیرا به هر حال انتخاب شخصی که به طور صد در صد با خواسته ها و معیارهای مورد نظر شما مطابقت داشته باشد، کار سخت و دشواری است. اما بهتر است همه این مسائل در سنجش تناسب خواستگارتان با شما بررسی شوند و در مورد آنها صحبت و تحقیق شود.
میزان تمایل به فرزند دار شدن در آینده و زندگی مشترک، چگونگی تربیت آنها و حتی تعداد آنها باید بررسی شوند. به عنوان مثال مردی همیشه در رویاهای خود، زندگی آینده خود را با تعداد زیادی از فرزندان تصور می کرده در حالی که به خواستگاری دختر خانمی رفته که به هیچ عنوان تمایلی برای مادر شدن در آینده ندارد و ترجیح می دهد تا زندگی دو نفره خود را به همان شکلی که هست حفظ نماید و یا مردی عقیده دارد که فرزندان باید از پدر خود حساب ببرند و اعتقادی به روابط صمیمانه پدر با فرزند ندارد در حالی که خانم معتقد است که روابط صمیمانه پدر با فرزند در زندگی آینده و نوع شخصیت وی در دوران کودکی، بلوغ و جوانی بسیار تاثیرگذار است. مسلما این تعارضات ممکن است در زندگی آینده مشکلاتی را به وجود آورند و حتی موجب دو تربیتی شدن فرزندان شوند. تشویق به مطالعه در مورد این امور می تواند برای یکسان سازی دیدگاه ها، بسیار یاری کننده باشد.
میزان و نوع تفریحات و اوقات فراغت
برخی از افراد به صورت ذاتی، خوش گذران تر از اطرافیان هستند و عقیده آنها بر این است که زندگی دو روزه دنیا، ارزش پس انداز یا تحمل سختی ها و دشواری ها را ندارد اما در مقابل، کسانی هستند که راه هرگونه تفریح و خوش گذرانی را بر خود می بندند و تمام دوران زندگی خود را به کار و پس انداز و یا تلاش برای پیشرفت می گذرانند و زمانی به خودشان می آیند که پیر شده اند و اکنون که به همه آرزوهای اقتصادی خود رسیده اند، دیگر انرژی و توانی برای خوش گذرانی و لذت از زندگی ندارند. مردان ولخرج در برابر زنان قناعت گر و گاها خسیس، زنان خوش گذران در برابر مردان غرق شده در کار و کسب درآمد و... همه این ها زوجهای ناهمگونی هستند که قطعا در زندگی آینده خود به مشکل بر میخورند و روابط آنها با جر و بحث و دعوا و افسردگی عجین خواهد بود. علاوه بر این ها، نوع تفریحات نیز می تواند مورد بررسی قرار گیرد. گاهی شخصی برای اوقات فراغت خود رفت و آمدهای خانوادگی را ترجیح می دهد و شخصی دیگر دوست دارد تا در تنهایی به مطالعه بپردازد، فردی سفر و گردشگری را دوست دارد و شخص دیگر، رستوران گردی و کافه گردی را ترجیح میدهد. همه این موارد میتوانند در صحبتهای شما با خواستگارتان روشن شوند و مورد بررسی قرار گیرند.
سخن آخر:
در انتها می رسیم به مهم ترین و مورد اعتماد ترین احساس دنیا یعنی عشق! عشق در هیچ یک از معیارهای دسته بندی شده نمی گنجد. عشق به تنهای می تواند یک معیار اساسی به حساب بیاید و می تواند بسیاری از معیارهای دیگر را تحت الشعاع قرار دهد. عشقی می تواند منجر به یک ازدواج موفق شود که علاوه بر احساسات، عقلانی و منطقی نیز باشد. پیشنهاد بزمینه برای شما خواندن مقاله های زیر و انجام تست تناسب بین زوجین در قسمت تست های استایل شناسی بزمینه می باشد.