تعهد چیست و چرا از تعهد دادن می‌ترسیم؟

تعهد چیست و چرا از تعهد دادن می‌ترسیم؟

فهرست عناوین

«وقتی فرد مناسب را پیدا کردید، با او ازدواج کنید و وقتی متوجه شدید او فرد مناسبی نیست، رهایش کنید!» به نظرتان این توصیه معقول است؟ بارها از مراجعین شنیدهایم که میگویند: «چطور بدانم مدت زمانی که با نامزدم بودهام آنقدر کافی بوده که توقع تعهد داشته باشم؟» یا «نامزدم مرا تحت فشار قرار میدهد که زودتر ازدواج کنیم؛ اما احساس میکنم هنوز آماده نیستم. چه مدت باید منتظر بمانم؟» یا «دو ماه است که ازدواج کردهام؛ اما قبل از ازدواج فقط شش ماه نامزدم را میشناختم. ما با هم مشکل داریم و نمیدانم آیا خیلی زود وارد مرحلهی تعهد شدیم یا نه؟»

برای اینکه ارتباطتان کارآمد باشد، شما و نامزدتان باید به یکدیگر عشق بورزید، با هم تفاهم داشته باشید و نسبت به یکدیگر متعهد بمانید. بدون تعهد ارتباطتان سطحی و بدون جهت خواهد بود. شما و نامزدتان قادر نخواهید بود عمق عشق و صمیمیتی را درک کنید که فقط در شرایطی که به یکدیگر تعهد دادهاید بهوجود میآید.

تعهد دادن ارتباطتان را هدفمند میکند، موجب میشود در ارتباطتان سرمایهگذاری کنید، امنیت احساسی و عاطفی ایجاد میکند و موجب خلق آزادی میشود.

تعهد شما را از صرف انرژی احساسیتان در جهتهای متفاوت رها میسازد و به شما اجازه میدهد آن را بر یک فرد متمرکز کنید. تعهد دادن به فردی مناسب، شما را از لحاظ احساسی و عاطفی رها میسازد. در عین حال تعهد دادن به یک فرد نامناسب شما را از لحاظ احساسی و عاطفی زندانی میکند.

حالا چرا از تعهد دادن میترسیم؟

چهار ترس در مسیر تعهد دادن وجود دارد: ترس از آینده، ترس از آسیب دیدن، ترس از انتخاب فرد نامناسب و ترس از اینکه ازدواجتان مثل ازدواج والدینتان شود.

در اینجا مفصلتر به توضیح این ترسها میپردازیم.

1) ترس از آینده

برخی از مردان و زنان ادعا میکنند که تعهد دادن عملی صادقانه نیست. آنها میگویند: «چطور میتوانم به کسی قول بدهم همیشه عاشق او خواهم ماند؟ اگر ازدواج کنیم و ده سال دیگر از هم جدا شویم چه؟ یا اگر او به من خیانت کند و مجبور شوم او را ترک کنم چه؟ در این صورت تعهدم را شکستهام.»

با توجه به این آمار طلاق بالا، طبیعی است که وقتی میخواهیم به کسی تعهد بدهیم، احساس عدم اعتماد و اطمینان کنیم. ما در دنیایی پیشبینیناپذیر و گاه ترسناک زندگی میکنیم. هیچکس نمیداند چه آیندهای دارد. هرچه از این حقیقت آگاهتر باشید، و اگر تصور کنید که تعهد یعنی به کسی قول دهیم که در آینده چطور احساس و رفتار خواهیم کرد، سختتر میتوانیم تعهد بدهیم.

وقتی به همسرمان تعهدی صادقانه بدهیم، درواقع میگویم که او را در هر لحظه و تا وقتی ارتباط به ما اجازه بدهد که عشق بورزیم و به خودمان احترام بگذاریم، دوست خواهیم داشت. تعهد بهمعنای مقدار زمانیکه عشق ما ممکن است دوام بیاورد، نیست.

شما ممکن است به ازدواج تعهد بدهید و بعدها کشف کنید که همسرتان هیچ تمایلی برای ارتقای سطح ارتباط ندارد یا نمیخواهد از اعتیاد خود یا بدرفتاری با شما یا بچههایتان دست بردارد. اگر بخواهید همچنان بر سر تعهد خود باقی بمانید، موجب درد و رنج شدید خودتان خواهید شد و احساس بدبختی خواهید کرد. از طرف دیگر اگر خودتان تعهد بدهید، تا زمانی ادامه میدهید که شرایط دوست داشتن طرف مقابل و عشق ورزیدن به او برای شما سالم باشد، وقتی تمام تلاشتان را برای حفظ و بهبود آن انجام دهید اما نتیجهای نگیرید، میتوانید به ارتباطتان پایان دهید، چون باید تعهدی را که به خودتان دادهاید، حفظ کنید.

2) ترس از آسیب دیدن

بیشتر اشخاصی که طلاق گرفته یا ارتباط مهم و جدی خود را قطع کردهاند، گرایش دارند به نحوی از تعهد دادن هراس داشته باشند. فرض کنید فردی که قلب خود را به او سپرده بودید، موجب درد و رنج و ناراحتیتان شده باشد. طبیعی است که با خود بگویید چرا باید بعد از آن تجربهی تلخ دوباره به کسی تعهد بدهید.

این عاشق شدن و تعهد دادن نیست که موجب درد و رنج ما میشود، بلکه تعهد دادن به فردی نامناسب است که دل‌شکستگی و اندوه برایمان به بار میآورد.

اینکه تصمیم بگیرید دیگر تعهد ندهید چون زمانی از نظر احساسی و عاطفی آسیب دیدهاید، عملی غیرضروری و غیرمنطقی است. درست مثل این است که تصمیم بگیرید هرگز بیرون از خانه و در رستوران غذا نخورید چون یک‌بار با خوردن غذای بیرون مسموم شدهاید! شما باید رستوران و غذا را با دقت بیشتری انتخاب کنید. وقتی با هوشمندی بیشتری ارتباطهای خود را انتخاب میکنید، ارتباط منبع شادی شما خواهد شد، نه دل‌شکستگی‌تان.

بیشتر کسانی که در زندگی مشترک یا ارتباط عاطفی خود دچار اشتباهات بزرگی شدهاند، از شرایط خیلی بهتری برای انتخابهای بهتر برخوردارند، بهخصوص اگر از اشتباهات گذشتهی خود تجربه کسب کرده باشند و کسی را انتخاب کنند که بهراستی خواهان برقراری ارتباطی سالم است. همهی ما بهای عدم توجه به مشکلات موجود در ارتباطمان یا مطالبه نکردن خواستههای خود از همسرمان را میدانیم. بنابراین اگر تجربهی گذشتهتان موجب آسیب جدی شما شده است، چرا نگرشتان را تغییر ندهید و خودتان را برای ایجاد ارتباطی موفق آماده نکنید؟

3) ترس از انتخاب فرد نامناسب

طبیعی است که وقتی میخواهید به کسی تعهد بدهید و یک عمر با او زندگی کنید، دچار نگرانی میشوید. شما از خودتان میپرسید که اگر کمی بیشتر منتظر بمانید، فرد مناسبتری پیدا خواهد شد؟ یا چطور میتوانید صد درصد مطمئن باشید که اشتباه نمیکنید؟ انگار همهی ما دوست داریم ندایی از آسمان بیاید و به ما بگوید: « میدانم که مطمئن نیستی باید با این فرد ازدواج کنی یا نه. اما من به تو اطمینان میدهم او همان فردی است که برای تو درنظر گرفته شده است. پس به من اعتماد کن، تو تصمیم درستی گرفتهای و شاد و خوشحال باش.»

متأسفانه، ما هرگز نمیتوانیم دربارهی فردی که برای ازدواج انتخاب میکنیم، اطمینان کامل داشته باشیم. البته وقتی میخواهید به کسی تعهد ازدواج بدهید وجود کمی شک و تردید طبیعی است. اما اگر شک و تردید خیلی زیاد باشد، چهبسا علامت هشداری از طرف قلبتان باشد که به شما میگوید انتخاب درستی نکردهاید. تنها گذر زمان است که نشان میدهد تصمیم درستی گرفتهاید یا نه. انتخاب شما به شانس و اقبال بستگی ندارد، بلکه به خود شما بستگی دارد که باید فردی متعهد را انتخاب کنید و به هم تعهد بدهید که با هم برای ارتباطتان تلاش کنید.

4) ترس از این‌که ازدواجتان مثل ازدواج والدینتان شود.

متأسفانه، تعداد کمی از ما در فرایند رشد و بالغ شدنمان شاهد زندگی خانوادگی سالم و شاد بوده‌ایم. ازاین‌رو، طبیعی است که احساس کنیم نمی‌توانیم با کسی کنار بیاییم. این موضوع برای بچه‌های طلاق حادتر است. خود عبارتِ کنار آمدن با کسی مفهوم مثبتی به فرایند ازدواج نمی‌دهد و به‌جای این‌که موجب رشد و پیشرفت ما شود، موجب افسردگی‌مان می‌شود. در بیشتر اشخاص چنین احساس دیده می‌شود که «تعهد یعنی کسالت، فقدان آزادی، جان کندن، عدم شادی، عدم ارتباط صمیمانه

بخشی از مشکل این است که ما تعریف و تصویر تعهد و ازدواج والدینمان را پذیرفته‌ایم؛ اما هرگز وقت صرف نکرده‌ایم تا دوباره مفهوم ازدواج و تعهد را برای خودمان تعریف کنیم. تعهد، خودبه‌خود مجموعه‌ای از تجربه‌های تعیین شده را به‌وجود نمی‌آورد. شما آزاد هستید که تجربه‌های خودتان را خلق کنید و معناهایی را که می‌خواهید به ارتباطتان بدهید. هر زوجی باید با همفکری درباره‌ی مفهوم ازدواج و تعهد و این‌که می‌خواهند ارتباطشان در چه مسیری حرکت کند، به صحبت بنشیند و خط سیرشان را مشخص کنند. وقتی زوج‌ها اهداف ازدواجشان را این‌گونه تعیین می‌کنند، نگرانی‌هایشان درباره‌ی تعهد و ازدواج از بین می‌رود و ترسشان به شور و هیجان تبدیل می‌شود.


منبع

کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو

مترجمان: شمسالدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

به راحتی جشن خود را برنامه ریزی کنید
نظرات
برای نظر دادن ابتدا باید وارد سایت شوید.

ورود به سایت

مهسا | 1397 مهر 11


بازم من معنی اتعهد رو نفهمیدم از نگاه این نویسنده
یعنی همون وفاداری؟
یا قول اینکه ما همیشه باهم هستیم و عاشق خواهیم ماند