دادن فرصت دوباره به همسر خیانت کار
مشاوره ازدواج

دادن فرصت دوباره به همسر خیانت کار

( 0 ) امتیاز

الهام - 26 آبان 1397

خیانت و رابطه مثلثی یکی از معضلات زندگی مشترک بین زوجین است. این مسئله علت اصلی بسیاری از جدایی‌ها و طلاق‌هاست. در این مقاله که بر اساس جلسات مشاوره خانم باربارا دی آنجلیس نوشته شده است قصد داریم به پرسش آن دسته افراد که به ادامه زندگی مشترک با همسری که خیانت کرده شک دارند بپردازیم.

خیانت و روابط فرازناشویی یکی از معضلات زندگی مشترک بین زوجین است. این مسئله، علت اصلی بسیاری از جدایی‌ها و طلاق‌هاست. در بسیاری از موارد حتی اگر ازدواج به صورت قانونی از بین نرود، معنای عاطفی و معنوی آن را نابود می‌کند. بعضی از افراد به علت شرایط زندگی شخصی خود، وجود فرزند، عدم استقلال مالی، وابستگی بیش از اندازه به همسر و سایر دلایل تمایل دارند تا زندگی مشترک خود را با فردی که به آن‌ها خیانت کرده است ادامه دهند. برخی این عمل خود را بزرگ منشی می‌دانند و احساس فداکاری و بزرگواری می‌کنند، برخی دیگر انسان را جایز الخطا می‌دانند و معتقدند این خطا ممکن است از هرکسی سر بزند و باید فرد خاطی را بخشید. در این میان افرادی نیز برای این که کانون خانواده را برای فرزندان خود از بین نبرند به یک زندگی تصنعی که در آن خبری از احساس اعتماد و عشق وجود ندارد تن می‌دهند. در مقابل گروهی هستند که گمان می‌کنند زندگی‌ای که یکی از دو نفر، نفر سومی را وارد رابطه کرده است، ارزش ادامه دادن ندارد و اتلاف عمر است.
پیش‌تر کارشناسان ما در بزمینه در مقاله ای تحت عنوان «چرا مردها خیانت می‌کنند؟» علل خیانت آقایان را بررسی کردند. در آن مقاله بیان شد که تمامی افراد در معرض لغزش قرار دارند و این خطا ممکن است از همه افراد چه زن چه مرد سر بزند. از این رو همه انسان‌ها باید به نوعی مراقب باشند از رابطه خود محافظت کنند. همچنین در آن مقاله گفته شد که آقایان به بهانه‌هایی همچون کاهش هیجان رابطه، عدم محبت همسر، سرخوردگی‌های جنسی و چند مورد دیگر فرد سومی را وارد زندگی خود می‌کنند که سبب می‌شود توازن همه چیز به هم بخورد. اکنون در این مقاله قصد داریم به پرسش آن دسته افراد که به ادامه زندگی مشترک با همسری که خیانت کرده شک دارند بپردازیم.

آیا پاسخ خیانت تنها جدایی و طلاق است؟

باید پذیرفت که پس از افشای خیانت یکی از طرفین، چیزهایی در رابطه تغییر می‌کنند که گاه قابل باز‌سازی نیست. با آن‌که گفته می‌شود احتمال خیانت دوباره فرد خائن وجود دارد، در مواردی می‌توان به ترمیم رابطه فکر کرد. در بهترین حالت فرد خائن خیانت خود را پذیرفته و اظهار پشیمانی کرده است. در این مورد جدایی را راه حل دوم قرار دهید. یکی از باورهای غیرمنطقی در خیانت زناشویی این است که زندگی زناشویی بعد از پیمان‌شکنی دیگر درست نمی‌شود و بایستی به سمت طلاق رفت. اگرچه ضربه روحی این پدیده بسیار بزرگ است اما نه به این وسعت. تصمیم به بازسازی، با علم به سهیم بودن هر دو طرف در شکل‌گیری چنین اتفاقی در زندگی زناشویی، نشان‌دهنده درک منطقی و متعالی زوج دارد. پذیرش سهم و نقش خود و مسئولیت‌پذیری مهم‌ترین گام در بازسازی است. یادمان باشد که پاک کردن صورت مساله از مکانیزم‌های دفاعی است. افراد رشد یافته و منطقی می‌کوشند تا مساله را شناخته، عوامل زمینه‌ساز را از بین برده و راه حل‌مدارانه به دنبال تجدید ساختار رابطه باشند.
اگر گمان می‌کنید طرف مقابل شما فردی راستگوست و واقعا از کار خود پشیمان است، فرض را بر این بگذارید که اشکالاتی در رابطه شما وجود دارد که می‌توانید به وسیله بازنگری و گفتگو آن‌ها را برطرف کنید. گرچه این کار بسیار دشوار است اما می‌توانید این موضوع را وسیله ای بدانید برای محکم کردن چارچوب رابطه‌تان.

بعد از افشای خیانت، رابطه را چگونه ادامه دهیم؟

پس از افشای خیانت ضربه روحی بزرگی به فرد قربانی وارد می‌شود. همین ضربه روحی است که برای او تردیدهایی را در ادامه دادن رابطه به وجود می‌آورد. در صورتی که طرفین تصمیم به ادامه رابطه و زندگی زناشویی گرفتند باید اقداماتی را انجام دهند که در ادامه آورده شده است.

1- ابراز پشیمانی فرد خیانت‌کار

ابتدایی‌ترین کار ممکن پس از افشای خیانت این است که فرد خائن اشتباه خود را بپذیرد و اظهار پشیمانی کند. در این حالت فرد خاطی طرف مقابل را قانع می‌کند تا به ادامه رابطه فکر کند. اگر این مرحله انجام نشود امکان لجبازی از هر دو سمت وجود دارد و احتمالا جدایی شکل خواهد گرفت.

2- برگرداندن اعتمادبنفس به فرد قربانی

کسی که مورد خیانت همسرش قرار می‌گیرد ضربه مهلکی می‌خورد و غالبا از سمت اعتمادبنفس دچار مشکل می‌شود. زیرا احساس می‌کند برای همسرش کافی نبوده و فرد دیگری از راه رسیده و توانسته توجه همسرش را جلب کند. از این رو پس از افشای خیانت فردی که به خیانت مرتکب شده است باید سعی کند اعتماد بنفس از دست رفته همسر خود را برگرداند. این کار باید با صحبت و گفتگو و اعمالی که خوشایند فرد باشد انجام گیرد.

3- بازنگری در ازدواج و بررسی نقاط ضعف رابطه

پس از آن‌که چنین اتفاق ناگواری در زندگی زناشویی رخ داد، فرد قربانی اولین سوالی که از خود می‌پرسد این است که چه چیزی سبب شد تا وفاداری همسرش خدشه‌دار شود. اگر هدف ادامه رابطه است بد نیست که این سوال با طرف مقابل مطرح شود. بهتر است ریشه یابی شود تا از تکرار آن جلوگیری گردد.

4- بررسی مشکلات شخصی و شخصیتی

علاوه بر نواقص موجود در رابطه زناشویی امکان این وجود دارد که فرد در کودکی دچار آسیب روحی‌ای شده باشد که او را در بزرگسالی به سمت خیانت سوق داده است. بهتر است فرد خیانت‌کار بیشتر فکر کند تا ببیند آیا ریشه انحراف او از نارضایتی زندگی با همسرش است یا از درون او نشأت می‌گیرد. در این راستا کمک گرفتن از یک مشاور می‌تواند مفید باشد.

5- تصمیم گیری‌های تازه برای وقایع زندگی

پس از ریشه‌یابی مشکلات، باید به حل آن‌ها پرداخت. توجه به خواسته‌های طرفین و رفع نواقص موجود می‌تواند یکی از این تصمیمات باشد. تغییر در ریتم زندگی شاید بتواند زندگی را به راه اصلی اش ببرد.

6- گفت‌و‌گو درباره اتفاق پیش‌آمده

از این که درباره مسئله پیش آمده صحبت کنید نترسید. صورت مسأله را پاک نکنید. با یکدیگر گفتگوی روشنی داشته باشید تا صمیمیت را به رابطه بازگردانید. درباره اتفاق گذشته صحبت کنید و به هم بگویید که یک مشکل مشترک را پشت سر گذاشته اید.

7- شروع دوباره رابطه جنسی

یکی از پایه‌های محکم زندگی زناشویی رابطه جنسی است. از این رو برای آن‌که زندگی زناشویی شکل واقعی خود را بگیرد باید روابط جنسی را از پیش بگیرید. رابطه جنسی سبب بروز صمیمیت دوباره بین زوج آسیب دیده خواهد شد.

8- بخشیدن عامل اساسی برای ادامه رابطه به شکل سالم

فرد آسیب دیده باید سعی کند تا همسر خطاکارش را ببخشد. با این فکر که لغزش و خطا ممکن است برای هرکس پیش آید مسکنی به قلب خود تزریق کند و با بخشش طرف مقابل قلب خود را سبک کند. کینه و کدورت باری است که کمر فرد را خم می‌کند. اگر تصمیم به ادامه رابطه زناشویی دارید فرد خاطی را ببخشید تا یک رابطه سالم را از نو بسازید. زیرا رابطه سالم نیازمند اعتماد است و تا زمانی که نبخشید نمی‌توانید اعتماد به طرف مقابل را دوباره تجربه کنید.

سخن آخر

خوشبختانه فرهنگ استفاده از خدمات مشاوره، در جامعه بیش از پیش رواج یافته است. توصیه می‌شود هنگام بروز مشکلات از این قبیل پیش از هر اقدامی به یک مشاور حاذق مراجعه کنید سپس تصمیم بگیرید چه عکس‌العملی داشته باشید. مشورت با افراد غیرمتخصص اغلب نتایج احساسی را به دنبال دارد که مانع از انجام عملی منطقی است.

نظرات کاربران

نظر خود را درباره این مقاله به اشتراک گذارید.

نظری ثبت نشده است