آغاز رابطه زناشویی مانند پرتاب موشک است: پس ازخارج شدن موشک از جو زمین، هدایت آن به انرژی بسیار کمی
نیاز دارد.
موشک فضاپیما بیش از نود درصد از سوختش را در دقایق اول
پرتاب مصرف میکند؛ ازدواج نیز به همین صورت، در مراحل آغازین به انرژی بسیار
زیادی نیاز دارد. البته این مراحل ابتدایی در ازدواج بیشتر از چند دقیقه و در
حدود چند سال طول میکشد. به طور معمول در سال های اول ازدواج، مشکلات واقعی تعهدات نمایان میشوند. لزوم کاهش قدرت و کنترل، توانایی پذیرش تغییرات، تمایل به کنار گذاشتن خواستههای شخصی در راه رسیدن به خواستههای مشترک، ایستادگی و درستکاری در مواجهه با دردها و رنجهای زندگی از مسایلی هستند که
ممکن است با آنها روبهرو شویم.
خوشبختانه نیاز به این سطح بالای انرژی، همیشگی نیست. با گذر از مراحل اولیه، میزان انرژی مورد نیاز به طور قابل
ملاحضهای کاهش مییابد. متأسفانه بسیاری از زوجها در پشت سر گذاشتن این
مسایل ابتدایی دچار مشکل میشوند. در مواجهه با مسایل اجتنابناپذیر در هر رابطه زناشویی، یکی از زوجین، یا هر دو به این نتیجه میرسند که انجام این کار بسیار
دشوار و از حد توان آنها خارج است. آنها نمیتوانند پنجاه سال به همین روال زندگی کنند و در هر صورت
دورنمای زندگی مشترکشان بسیار تیره و تاریک است.
به هر حال، زوجهایی که در این مواقع در برابر احساسات منفی دلسردی و یأس
ایستادگی میکنند، اغلب پاداش تلاش و استقامت خود را دریافت میدارند. آنها به خوبی متوجه شدهاند که این نوع احساسات و
تردیدها، طبیعی و همگانی هستند. آنها رابطهی تازه شکل گرفته
خود را با اعمال نادرست مخدوش نمیکنند و میدانند که با تلاش فراوان و اعتماد به یکدیگر میتوانند انرژی مورد نیاز را به
دست آورند. رفتار آنها درست مانند ورزشکاری است که با داشتن پشتکار و تسلیم
نشدن در برابر سختیها، قویتر میشود. پاداشی که آنها در ازای این پشتکارشان کسب میکنند، فراتر از دستیابی به یک
رابطه زناشویی موفق است. در واقع پایبندی به تعهدات ازدواج، نوعی حس خوشبختی شخصی
برای آنها به ارمغان میآورد. بله، آنچه در ابتدا بسیار دشوار به نظر میرسد، به مرور زمان آسانتر میشود و پاداشی بیشتر از انتظار
ما با خود به همراه دارد.
ازدواج موفق بیشتر به واقعیتهای جاری زندگی میپردازد، نه به
تجربیات گذشته
ممکن است این تصور در شما وجود داشته باشد که درمانگرها
معتقدند خاطرات گذشته اهمیت زیادی ندارند. ولی ما از مراجعان خود چیزهای زیادی یاد
گرفتهایم، از کسانی که
سالها به بازگو کردن خاطرات
دوران کودکیشان میپردازند. هیچ شکی وجود ندارد که تجربیات اولیهی زندگی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت انسان دارند، ولی
عوامل دیگری نیز هست که تأثیر بیشتری بر روابط و زندگی فعلی ما میگذارند.
ما میتوانیم بقیهی زندگیمان را به یادآوری، موشکافی، ارزیابی و تجزیه و تحلیل گذشتهمان بپردازیم، کاری که خیلیها انجام میدهند. ممکن است از داستانهای تلخ گذشته برای توجیه
ناراحتیهای زندگی فعلیمان استفاده کنیم. ولی این داستانسراییها تأثیر چندانی بر فرایند شکلگیری آیندهی ما ندارد. درس گرفتن از گذشته
و به کارگیری این درسها در زمان حال، میتواند آیندهی متفاوتی را پیش روی ما قرار دهد.
به بررسی عقاید مخفی و قدیمی خود بپردازید
یادآوری خاطرات تلخ گذشته نمیتواند به خانمی که به دلیل رفتارهای اهانتآمیز پدرش اعتماد خود را نسبت به همهی مردها ازدست داده است، کمکی بکند. در واقع او باید درسهایی را، هرچند دردناک، از این تجربیات به دست آورد و روابطش را بهبود بخشد. یادآوری خاطرات گذشته کافی نیست. ما باید درسهایی را که از آنها آموختهایم در زندگیمان پیاده کنیم تا آیندهای متفاوت داشته باشیم. برای این منظور باید نقش خود را در خطاهای گذشتهمان بپذیریم و به تعیین و بررسی راهحلهای دیگری که در آن زمان به دلیل ترس یا آشفتگی از دید ما پنهان ماندهاند، بپردازیم. زمانی که دیگر نیازی به بازگو کردن داستانهای قدیمی احساس نمیکنیم و به حرکتهای جدید و مؤثری در روابطمان دست میزنیم، به خوبی متوجه پیشرفت خود در این زمینه میشویم. با صبر و ملایمت میتوانیم فیلم زندگیمان را با سرعت آهسته مشاهده کنیم و اجازه دهیم احساسات قدیمی بار دیگر ظاهر شوند. طی این جریان، ما میتوانیم دانش و قدرت لازم برای اتخاذ تصمیمات سرنوشت ساز زندگی را به دست آوریم.
منبع
کتاب 101 نکته که ای کاش قبل از ازدواج می دانستم؛
نویسندگان: لیندا و چارلی بلوم؛ مترجمان: شمسالدین حسینی، الهام آرامنیا، مهدیه سامع؛ انتشارات نسل
نواندیش
زندگی یه مدار یکنواخت داره ... همیشه اینو بدونین که تب و تاب عشق در ابتدا خیلی تلاطم ایجاد میکنه ...سعی کنید وارد رابطه ای بشین که در لحظات یکنواخت و واقعیت های جاریش هم براتون جذابیت داشته باشه