_ برای بار سوم میگم، عروس خانم وکیلم؟
_ با اجازه پدر و مادر و بزرگترا، بله
_ آقای داماد بنده وکیلم؟
_ بله
_حالا تشریف بیارید دفترها رو امضا کنید.
عروس و دامادِ خوشحال و عاشق، که می خوان زودتر
اسمشون داخل شناسنامه ها ثبت بشه، تند و تند عقدنامه رو ورق می زنن و بدون اینکه
بدونن چه مسئولیتی رو قبول می کنن، پای ورقه ها رو امضا می کنن.
توجه کنید که در حال امضای یکی از مهمترین
قراردادهای زندگیتون هستین، پس لطفا کمی صبر کنید، حتما اول بخونید بعد امضا کنید
یا می تونید قبلا نسبت به اینکه بندهای عقدنامه چه مواردی هست آگاهی پیدا کنید و
روز عقدتون با دید باز و اینکه می دونید چه تعهداتی رو قبول می کنید پای برگه ها
رو امضا کنید.
البته یه راه دیگه هم وجود داره و اون اینه که از عاقد یا سردفتر بخواین که این شروط رو براتون توضیح بده تا معنی هر بند رو به
روشنی درک کنید.
حالا ببینیم که این شروط مهم، چه چیزایی هستن:
الف- هرگاه طلاق بنا
به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاه، تقاضاي طلاق ناشی از تخلف زن از وظايف
همسری يا سوءاخلاق و رفتار وی نبودهباشد، زوج موظف است تا نصف دارايي موجود را كه
در ايام زناشويي با او بدست آورده يا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه
منتقل نمايد. (این بند خیلی خیلی مهمه! با چشم باز امضا کنید!)
ب- مرد اجازه می دهد که خانم در موارد دوازده گانه ذيل با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز دادگاه خود را
مطلقه نمايد (یعنی زن در این دوازده حالت اجازه داره طلاق بگیرد)
1. در صورت خودداري
شوهر از دادن خرجي زن و انجام ساير حقوق واجب زن به مدت 6 ماه، زن ميتواند از
دادگاه تقاضاي صدور طلاق كند.
2. اگر
بدرفتاري مرد به حدي كه ادامه زندگي را براي زن غير قابل تحمل كند باشد، در
عقدنامه به زن اجازه طلاق ميدهد.
3. اگر مرد
دارای بيماري خطرناك غير قابل درمان باشد، در حدي كه سلامت زن را به خطر اندازد،
زن حق طلاق دارد.
4. چهارمین شرط، ديوانه بودن مرد می باشد، در زماني كه امكان فسخ وجود ندارد.
5. اگر مرد
به کاری اشتغال دارد که به حيثيت و آبروي زن و مصالح خانوادگي او لطمه بزند در اين
صورت زن اختیار طلاق دارد.
6. محكوميت
شوهر به مجازات 5 سال حبس يا بيشتر، يا به جزاي نقدي كه بر اثر ناتواني از پرداخت،
منجر به 5 سال بازداشت شود، نيز يكي ديگر از شروط ضمن عقد است كه به زن امكان تقاضای
طلاق را ميدهد.
7. اعتیاد
مرد به طوریکه ادامه زندگي را براي زن دشوار كند، مانند اعتيادي كه باعث بيكاري
مرد، فروش اثاثيه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمي و روحي زن و فرزند شود، به
زن اختیار طلاق را می دهد.
8. اگر مرد
زندگي خانوادگي را بدون عذر موجه ترك كند يا اينكه 6 ماه متوالي بدون عذر موجه
غيبت كند، زن ميتواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق بگیرد.
9. شرط نهم،
محكوميت قطعي زوج بر اثر ارتكاب به جرم و اجراي هر گونه مجازات اعم از حد و تعزير
است كه مغاير با حيثيت و شئون خانوادگي زن باشد، که تشخيص اين امر نيز با توجه به
وضع و موقيعت زن و عرف و موازين ديگر با دادگاه است.
10. اگر مرد
پس از گذشت 5 سال از زندگي مشترك به جهت عقيم بودن يا عوارض جسمي ديگر بچه دار
نشود، در اين صورت زن ميتواند تقاضاي طلاق كند.
11. اگر مرد
مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زن به دادگاه نیز پيدا نشود، دادگاه حكم
طلاق را صادر ميكند.
12. شرط آخر
كه مرد در عقدنامه آن را امضا مي كند و اختيار طلاق را به همسرش ميدهد، ازدواج
مجدد مرد بدون اجازه همسر است كه در این صورت، زن حق طلاق را از مرد ميگيرد. حتی
در حالتی که به تشخيص دادگاه مرد نسبت به همسران خود اجرای عدالت نکند هم طبق این
بند زوجه می تونه طلاق بگیره.
ولی در عقد نامه این همه ماجرا نیست!
جالبه بدونید که علاوه بر این موارد که برای همه
یکسان هست، می تونید شروط دیگه رو هم اضافه کنید، مثلا:
در عقدنامه، زن با برخی شرایط، وکالت در طلاق را بر
عهده دارد؛ اما میتوان با ذکرِ مطلق حق وکالت در طلاق برای زن، حق طلاق را برای
ایشان قطعیتر کرد.
زوجه میتواند حق خروج از کشور و وکالت در انجام
امور اداری را از مرد دریافت نماید.
زن میتواند حق تعیین مسکن را بر عهده بگیرد، در
این صورت این زن است که میتواند محل زندگی را مشخص کرده و مرد نمیتواند زن را
مجبور به زندگی در محل دیگری کند.
می توان
شرط ادامه تحصیل را هم برای آسودگی خاطر به این شروط افزود.
حق حضانت فرزندان در صورت طلاق نیز از شروط قابل
ذکر دیگر برای زنان در عقدنامه است.
پیشنهاد می شود که قبل از عقد و امضا کردن عقدنامه با یک وکیل دادگستری مشاوره کنید.
در مورد مهریه اینجا بخوانید.