ازدواج عاقلانه میتواند زندگی شما را فوق العاده کند. ازدواج شراکتی رشد دهنده است که در آن هر دو همسر احساس می کنند مورد توجه و حمایت یکدیگر قرار دارند. یک قدم اساسی در راه ازدواج عاقلانه، دانستن نکاتی درباره عاشقی است.
عشق و عاشق شدن
بخشی از مشکلات ما
در تعریف عشق از این حقیقت نشأت میگیرد که واژهی عشق دربرگیرنده دامنهی وسیعی از عواطف و هیجانات است؛ مانند عشق به والدین، عشق
به خداوند، عشق به فرزند، عشق به هنر و غیره. عشق مطلق وجود خارجی ندارد، عشق را
باید در انواع و تجلیات مختلف آن تحلیل کرد.
فیلسوفان و
روانشناسانی که دربارهی عشق نوشتهاند، در تعریف عشق به مسائل مختلفی اشاره کردهاند، ازجمله:
v افلاطون عشق را درک زیبایی، بهویژه زیبایی عقلانی میداند.
v دانته عشق را بخشی از توجه به دنیای
بزرگتر میدید: «عشق ستارهها را به حرکت وامیدارد.»
v فروید عشق را بهعنوان تکانهای از اشتیاق جنسی بازداریشده یا به تأخیر افتاده تعریف میکند.
v اریک فروم میگوید عشق احساسی شخصی است که هر
کس تنها خودش میتواند آن را درک کند.
بههرحال، عشق تجربهای مشترک میان دو نفر است؛ اما
نه بهمعنای تجربهای مشابه برای دو فردی که عاشق
هم هستند. طبیعی است که عاشق و معشوقی وجود دارند، اما آنها از دو دنیای متفاوت میآیند. بهطور معمول، معشوق محرک عشقی است
که برای مدتی طولانی در وجود عاشق آرام گرفته و ذخیره شده است.
عشق رمانتیک، احساس عاشق بودن است. در این حالت، نتیجه میگیرید که نمیتوانید از معشوق چشمپوشی کنید. این عشق احساس توجه بیش از حد و فوقالعاده به جنس مخالف است. البته عشق رمانتیک فرایندی جادویی یا افسانهای نیست. در حقیقت احساس و هیجانی است که مغزتان در هنگام برخورد با شرایطی خاص ایجاد میکند. این عشق میتواند آگاهانه مهار و حتی با شیوههایی علمی سنجیده شود.
مرحلهی اول عشق: شیفتگی
هیچ حسی به
سحرآمیزی و لذتبخشی عاشق شدن نیست. بیشتر افراد در زندگیشان مزهی عشق را میچشند و در تمام فرهنگها این احساس با اشعار، افسانهها و نقاشیها عجین بوده است.
عاشق شدن تجربهای است که هیچ انسانی از آن در
امان نیست و درست زمانی که کمترین انتظار وقوع را دارید، رخ میدهد. در واقع در جریان اغلب
رویدادها، احتمال وقوع عشق وجود دارد. برای مثال، هنگام جروبحث یا در خلال سفر.
سعی کنید به یاد
بیاورید آخرین بار چه زمانی عاشق شدید و احساس مسخ شدن و انرژی سرشاری پیدا کردید.
احساساتتان با کلمات قابل توصیف نبود، نه؟ و با هم بودن مهمترین کارهایتان را تحتالشعاع قرار میداد.
وقتی عاشق میشوید، احساسی خاص توصیفناپذیر دارید. این حالت در میان
تمام افراد در همهی نقاط دنیا یکسان است. همهی افرادی که وارد مرحلهی شیفتگی میشوند، علائمی مشابه دارند.
تفاوت بین شیفتگی و برانگیختگی جنسی
درک تفاوت بین
شیفتگی و برانگیختگی جنسی بسیار اهمیت دارد. برانگیختگی جنسی تنها در جهت ارضای
جنسی است. انسانها میتوانند علاقهای شدید به برقراری ارتباط جنسی با شخصی داشته باشند، بیآنکه عشق و عاطفهای در کار باشد.
وقتی تحریک جنسی میشوید، شاید هر شخصی بتواند شما
را ارضا کند؛ اما شیفتگی متفاوت است. ممکن است افراد زیادی برای شما جاذبهی جنسی داشته باشند؛ اما در یک
زمان تنها قادر خواهید بود با یک شخص وارد مرحلهی شیفتگی شوید. شیفتگی با توجه
خاص بر فردی خاص مشخص میشود.
وقتی شیفتهی کسی میشوید، تنها او میتواند موجب احساس رضایت و
شادمانی شما شود. وقتی با او روبهرو میشوید، اولین علامت تشدید علاقه است و از همکاری و بودن در
کنار او احساس لذت میکنید. اغلب شیفتگی با احساس محبت و آرامش در حضور یکدیگر
آغاز میشود.
در مراحل بعدی، در
هنگام رویارویی با آن شخص ضربان قلب شما تغییر میکند و بهشدت هیجانزده میشوید و حس میکنید نیرو و توان خارقالعادهای دارید. پس از مدتی، جدایی از
او موجب احساس اضطراب و نگرانی و بیقراری زیادی در شما میشود. وقتی از او دور هستید،
همواره در فکر او بهسر میبرید، رؤیاپردازی میکنید و به آنچه شما را به یاد او میاندازد توجه میکنید.
ممکن است در حضور
محبوب خجالت بکشید، ناشیانه رفتار کنید یا حتی در ادای جملات ساده با مشکل روبهرو شوید. اضطراب و هیجان موجب
میشود کف دستتان عرق
کند، ضربان قلبتان سریعتر شود و التهاب شدید درونی پیدا کنید. در این هنگام،
اضطراب و نگرانی ناشی از عدم اطمینان نسبت به احساس شخص مقابل کاهش مییابد.
در مرحلهی شیفتگی انسان ترس
را نمیشناسد.
در هنگام شیفتگی و
احساس جذب شدید، ترشح آمفتامینها افزایش مییابد و این افزایش آمفتامین در هورمونهای عصبی، موجب تفکر خوشبینانه، غیر واقعگرایانه و
رهایی از ترس میشود.
به همین دلیل است
که فرد عاشق نسبت به نقاط ضعف محبوب بیتوجه میشود. ممکن است به فردی که عاشق شده است بگویید: «آیا توجه
داری فردی که عاشقش شدهای معتاد است، شغلی ندارد و یکبار هم طلاق گرفته است؟» و
او بگوید: «اشکالی ندارد، با هم از پس مشکلات برمیآییم.»
هشدارها یا هر نوع
مشکلی تنها تأثیر عشق را شدت میبخشد، چون در ترشح هورمونها تغییر ایجاد شده است. در
واقع مولکول عشق فعال شده است، درست همانطور که ترشح هورمونها در هنگام ترس و احساس خطر خودبهخود افزایش مییابد.
مولکول عشق، یعنی
ترشح دوپامین و نوراپینفرین، چنان واکنش هیجانی شدید و پرقدرتی ایجاد میکند که حتی میتواند سبب تغییر موقت شخصیت
شود. برای مثال، شخصی که آرام و گوشهگیر است، نمیتواند از صحبت کردن دست بکشد. اشخاص تحت تأثیر احساس عشق میتوانند بهراحتی و بیپرده صحبت کنند. عشق افراد
منزوی را اجتماعی و افراد کمحرف را پرحرف میکند و موجب احساس
شادمانی میشود.
نقش مسائل زیستی و هورمونی
شیفتگی مرحلهی طبیعی و مورد نیاز برای جلب
جنس مخالف، ازدواج و پرورش فرزندانی سالم است. برای رسیدن به این هدف، باید همسری
انتخاب کنید که علائم ژنتیکیاش با علائم ژنتیکی شما سازگار باشد.
بدن انسان قادر به
تشخیص دی.ان.اِی مشابه از نامشابه است؛ یعنی بدن انسان میتواند مورد موافق یا ناموافق ژنها را تشخیص دهد. ژنها، بهویژه آنهایی که مسئول کنترل دستگاه
ایمنی بدن هستند، ما را بهسوی انتخاب افرادی با ساختار ژنتیکی متفاوت میکشانند. به همین دلیل است که ما
احساس کشش جنسی به برادر یا خواهرمان نداریم.
وقتی با فردی
ملاقات میکنید که دی.ان.اِی مناسب با شما دارد، احساس جذبشدگی میکنید. این جاذبه کشش شیمیایی
نام دارد و بهسادگی پاسخ فیزیولوژی بدن در مقابل اتصال به ژن همتا است. در این هنگام مغز ما
علائمی ارسال میکند که به آن شخص نزدیکتر شویم. به همین دلیل است که شما فردی را بسیار جذاب میدانید درحالیکه نظر کسی دیگر با شما متفاوت
است. اما در اینکه چرا گاهی بهسوی بیش از یک نفر جذب میشویم، این حقیقت وجود دارد که جاذبهی بدنی و کشش شیمیایی بین دو
نفر بیش از هر عامل دیگری در جذب افراد به یکدیگر نقش دارد.
وقتی شخصی را با
خصوصیات دی.ان.اِی متفاوت ملاقات میکنید، مراکز لذتبخش در مغز آگاه میشوند و انتقالدهندههای عصبی، یعنی هورمونها، بقیهی کارها را انجام میدهد، این فرایند جذب بسیار
طبیعی و ناشی از کشش هورمونی است.
متأسفانه وجود چنین
قانونی موجب جذب افرادی با خصوصیات اخلاقی مشابه و جذاب نمیشود. ممکن است بهشدت جذب فردی احمق شوید، فقط تنها
به علت کشش شیمیاییتان. باید دقت کنید دلیلی وجود ندارد شخصی که از نظر جنسی
برای شما جذاب است، با شما سازگاری اخلاقی داشته باشد.
شیفتگی را در
بسیاری از لغتنامهها اینگونه تعریف کردهاند: ناتوانی در قضاوت درست؛ حماقت؛ حالتی همراه با احساس
عشق یا عاطفهای احمقانه؛ پیشبینی از روی اطلاعات ناقص.
توضیح سوم کمک میکند درک کنیم همهی ما میتوانیم جذب بیش از یک فرد شویم،
این واقعیتی زیستشناختی است. درهرحال اگر متأهل هستید و شما و همسرتان در ابتدای ازدواج تجربهی شیفتگی و عشق شدید نداشتهاید، نگران نشوید. زوجهای خوشبخت زیادی میگویند که در ابتدا با محبتی
ساده شروع کردهاند و سپس بعد از مدتی به عشق و جاذبهی جنسی رسیدهاند و اگر هماکنون در مرحلهی شیفتگی هستید، مهم است بدانید که شیفتگی با عشق حقیقی
تفاوت دارد. در حالت شیفتگی، از طرف مقابل انتظارات کمی داریم و تحت تأثیر کشش
شیمیایی، حتی جنبههای منفی را مثبت ارزیابی میکنیم.
اگر پس از مدتی
شیفتگی حالتی بیروح و یکنواخت پیدا کرد، باید بلافاصله متوجه شوید و برای رفع مشکل اقدام
کنید. دکتر «تد هوستون» در پژوهشی دریافت بسیاری از ازدواجهایی که با عشق آتشین شروع میشود، به طلاق میانجامد. در واقع حفظ این زوجها بسیار مشکلتر است. وی علت طلاق در
اینگونه ازدواجها را به انتظارت غیر واقعگرایانه
مربوط میداند و اینکه همسران میپندارند این حالت سعادت و لذتی ابدی است.
منبع
کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر
نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو
مترجمان: شمسالدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش