پشیمانی‌های عروسی از زبان تازه عروس و دامادها
برنامه‌ریزی جشن عروسی

پشیمانی‌های عروسی از زبان تازه عروس و دامادها

( 0 ) امتیاز

شیرین - 15 مهر 1397

در این مقاله، تجربیات تلخ و پشیمانی بعضی از تازه عروس و دامادها که در روز عروسی تجربه کرده‌اند، گردآوری شده است. آنها از این مسائل با پشیمانی یاد می‌کنند و می‌گویند که اگر به گذشته بازگردند، آنها را تکرار نمی‌کنند. شما می‌توانید با مطالعه آنها به اشتباهات و پشیمانی‌های آنها دچار نشوید و تصمیمات درست و به‌جایی را برای عروسی خود بگیرید.

تجربه، سرمایه گرانبهایی است که با استفاده از آن می‌توانید بسیاری از راه‌های رفته دیگران را بررسی کنید، با اشتباهات آنها آشنا شوید و تجربیات تلخ آنها را تکرار نکنید.
در این مقاله، تجربیات کمی تلخ و پشیمانی بعضی از تازه عروس و دامادها که در روز عروسی تجربه کرده‌اند، گردآوری شده است. آنها از این مسائل با پشیمانی یاد می‌کنند و می‌گویند که اگر به گذشته بازگردند، آنها را تکرار نمی‌کنند. شما می‌توانید با مطالعه آنها به اشتباهات و پشیمانی‌های آنها دچار نشوید و تصمیمات درست و به‌جایی را در برنامه ریزی جشن عروسی خود بگیرید.

اعلام نکردن اینکه چه کسانی دعوت هستند

سامان: مادر و پدر من اجازه ندادند نام کسانی را که دعوت هستند، روی کارت دعوت بنویسیم. آنها گفتند این کار مودبانه نیست. اما واقعیت این است که ما در روز عروسی، عده زیادی از افراد مختلف را دیدیم که سابقا ندیده بودیم و برایمان غریبه بودند. اگر به گذشته بازگردم حتما تصمیمی را که داشته‌ام عملی می‌کنم و نام کسانی را که دوست داشتیم به جشن دعوت کنیم روی کارت دعوتشان می‌نویسم.

برنامه‌‌ریزی، بدون برنامه‌ریز

ویدا: عروسی من خوب برگزار شد، اما چون من یک ایده‌آل‌گرا هستم و می‌خواستم همه کارها به بهترین نحوه انجام شود و این خواسته‌ام محقق نشد، ناراحت و پشیمانم. در روز عروسی‌ام، بر خلاف خواسته‌ام، بعضی از امور نامنظم انجام شد و مطابق میلم نبود. این مساله هم به این دلیل بود که من و همسرم نتوانستیم به همه امور، به طور دقیق رسیدگی کنیم و همه آنها را به بهترین نحو انجام دهیم. اکنون اگر به گذشته بازگردم، حتما سعی خواهم کرد تا برای این کار یک برنامه‌ریز استخدام کنم.

سپردن همه کارها به برنامه‌ریز عروسی

مهرداد: علیرغم تصور مرسوم که گفته می‌شود همه کارها را می‌توانید به برنامه‌ریز عروسی‌تان بسپارید و خیالتان راحت باشد، پیشنهاد می‌کنم که هرگز این کار را نکنید. من این کار را انجام دادم و هنگامی که به روز عروسی نزدیک شدم و به برنامه‌ریز مورد نظر مراجعه کردم، مشاهده کردم که بسیاری از کارها عقب افتاده‌اند یا بسیاری از آنها مطابق سلیقه‌ام نبودند. حتما در تمام مدت برنامه‌ریزی و تدارکات برای عروسی، با برنامه‌ریزتان در تماس باشید و نکات مختلف را با او چک کنید.

تلاش برای راضی نگه‌ داشتن همه

شیدا: ما در حین برنامه‌ریزی برای عروسی، در تلاش بودیم نظرات پدر و مادرمان را اعمال کنیم و از آنچه که خواسته‌مان بود و دوست داشتیم در عروسی‌مان داشته باشیم، صرف نظر کردیم. اما پس از عروسی بسیار پشیمان شدیم. عروسی برای ما، مطابق آنچه که می‌خواستیم نبود. اکنون که به گذشته نگاه می‌کنم، به خود می‌گویم که ای کاش با صدای رسا خواسته‌ها و آمال خود را به آنها می‌گفتیم و نظراتمان را اعمال می‌کردیم، چون روز عروسی متعلق به ماست و نه دیگران.

استخدام نکردن عکاس و فیلمبردار حرفه‌ای

حامد: ما با هدف صرفه‌جویی در هزینه‌های عروسی و به خیال آنکه اقوام و آشنایان با دوربین‌هایشان از جشن فیلمبرداری می‌کنند، فیلمبردار حرفه‌ای برای عروسی‌مان استخدام نکردیم. حالا که به فیلم‌های ضبط شده توسط آنها نگاه‌ می‌کنم، می‌بینم که این فیلم‌ها بسیار غیرحرفه‌ای هستند و بسیاری از تصاویر عروسی توسط آنها ضبط نشده است.

توجه نکردن به استایل در روز عروسی

سارا: من اگر به روز عروسی باز می گشتم، مدل مو و آرایش دیگری را انتخاب می کردم چون ظاهرم در روز عروسی کمی از مد افتاده به نظر می رسید. باید قبل از دست به کار شدن میکاپ آرتیست در مورد به روز بودن مدل مو و میکاپ حتما با او صحبت می کردم و در مورد آنچه می‌خواستم با او صادق‌تر می بودم.

استرس بیش از حد در روز عروسی

نگار: روز عروسی کار من در آرایشگاه نیم ساعت بیشتر طول کشید و فیلمبردار و عکاس عروسی منتظر بودند. انقدر استرس داشتم که نزدیک بود از حال بروم. در حین کارهای عکاسی و فیلمبرداری، برای اینکه لباس و موهایم خراب نشود، انقدر ترسیده بودم که در تمام عکسها صورتم عبوس و ملتهب افتاده بود. اگر به روز عروسی باز می گشتم سعی می کردم بیشتر خوشحال و رها باشم و به همسرم و آغاز زندگیمان فکر کنم تا مدل موها و لباس عروسم.

هزینه های اضافی و ریخت و پاش اضافی برای شب عروسی

پویا: بعد از شب عروسی، من و همسرم به این فکر کردیم که اگر به جای اجاره کردن ماشین عروس از ماشین دوستم استفاده می کردیم، از هزینه های عروسی کم می شد. یا اینکه برای شام می توانستیم تنوع غذا را کمتر کنیم تا دور ریز و باقی مانده غذا کمتر شود. در هر صورت عروسی سه چهار ساعت بیشتر طول نکشید؛ اما هنوز پس از سه ماه در حال پرداخت هزینه های عروسی هستیم.

همراه نداشتن لوازم کمکی شخصی

نیلوفر: قبل از رسیدن به سالن پذیرایی دیگر توانی برای راه رفتن با کفش های پاشنه بلندم نمانده بود. همانجا آرزو می کردم که ای کاش یک جفت کفش راحت برای راه رفتن و رقصیدن در سالن با خودم می آوردم. با این کار چون دامن لباس عروسم بلند بود، کفهایشم دیده نمی شدند و راحتتر راه می رفتم.

نظرات کاربران

نظر خود را درباره این مقاله به اشتراک گذارید.

آوا

یکی از تجربه های من اینه که تیم عکاس و فیلمبردار هر چقد کارش خوب باشه در روز عروسی در مراسم نیرو کمتری میذارن و مثل فرمالیته دل به کار نمیدن. اگر من دوباره عروسی میگرفتم حتما اول قرارداد با عکاس این نکته رو مطرح میکردم و حاضرم براش پول بیشتری بدم. خیلی از عکس های خوب عروسی ما رو دو تا از آشناهامون با دوربین حرفه ای گرفتن تا تیم عکاس