ازدواج به دلایل اشتباه (سری اول)
مشاوره ازدواج

ازدواج به دلایل اشتباه (سری اول)

( 0 ) امتیاز

مهدیه - 10 شهریور 1397

وقتی بنابر دلایلی نادرست به ازدواج تن می‌دهیم، درواقع در مسیری حرکت می‌کنیم که پایان آن به رابطه ای سالم و رضایت‌بخش ختم نمی‌شود. این مسئله ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که ما در اینجا به سه مورد اصلی‌تر آن اشاره می‌کنیم و در مقاله بعدی به 4 مورد دیگر می پردازیم.

وقتی بنابر دلایلی نادرست به ازدواج تن می‌دهیم، در واقع در مسیری حرکت می‌کنیم که پایان آن به رابطه ای سالم و رضایت‌بخش ختم نمی‌شود. این مسئله ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد که ما در اینجا به هفت مورد اصلی‌تر آن اشاره می‌کنیم و سپس تک تک به آنها می‌پردازیم.

1.  زیر فشار بودن (سن و سال، خانواده، دوستان و غیره)

2.  تنهایی و درماندگی

3. گرایش جنسی

4.  بی توجهی به زندگی خود

5.  اجتناب از بالغ شدن

6. احساس گناه

7. پر کردن خلأهای عاطفی و روحی خود

دلیل اشتباه اول: زیر فشار بودن

آیا بیشتر دوستانتان ازدواج کرده‌اند، اما شما هنوز مجرد هستید؟ آیا بالای سی سال سن دارید و هنوز ازدواج نکرده‌اید؟ آیا آخرین فرد خانواده‌تان هستید که هنوز ازدواج نکرده است؟ آیا به‌تازگی طلاق گرفته‌اید؟

اگر به پرسشهای بالا جواب مثبت داده‌اید، به احتمال زیاد با معنای زیر فشار بودن آشنا هستید. این فشار که دوستان، خانواده، جامعه و برنامه‌ریزی خودتان به شما تحمیل می‌کنند و این پیام را به شما می‌دهد که «باید ازدواج کنی و اگر با کسی ارتباط نداشته باشی، بی‌شک مشکلی داری.» وقتی تأثیرات عوامل بیرونی یا عوامل درونی را احساس کنیم، ممکن است درگیر ارتباطی شویم که به طور طبیعی هرگز انتخاب نمی‌کردیم.

فشار سن و سال شامل چنین نگرشی است که: اگر به سن معینی رسیده اید ولی هنوز به طور جدی با کسی ارتباط ندارید، پس «طبیعی» نیستید. البته مفهوم سن از شخصی به شخص دیگر فرق می‌کند. از این موضوع آگاه باشید یا نباشید، به احتمال زیاد سنی را مدنظر دارید که با توجه به آن تصور می‌کنید تا حالا می‌بایست ازدواج می‌کردید یا در یک ارتباط پایدار قرار می‌گرفتید. سنی که مدنظر دارید ممکن است ناشی از صحبتهایی باشد که اعضای خانواده در طول بزرگ شدنتان مطرح می‌کردند، سنی که برادرها و خواهرهایتان ازدواج کردند، یا تصور اینکه در آن سن فرد برای ازدواج آماده است.

این فشارها چه از طرف خانواده و دوستان باشد و چه از حس درونی خودتان ریشه گرفته باشد، نتیجه یکسان است: شما ممکن است فقط برای اینکه با کسی ارتباط داشته باشید، معیارهایی را که برای انتخاب فردی مناسب و قابل قبول تعیین کرده‌اید، نادیده بگیرید.

برخی اشخاص نسبت به نظریات خانواده و دوستانشان خیلی آسیب‌پذیر هستند و تحت تأثیر همین فشارها به ارتباطی تن می‌دهند که موجب شادی و رضایت آنها نیست. اگر عزت نفس قوی نداشته باشید یا اگر به شدت تحت تأثیر اعضای خانواده تان قرار گیرید، ممکن است وارد ارتباطی شوید فقط چون دیگران چنین نظری دارند، نه چون خودتان به‌راستی می‌خواهید چنین ارتباطی داشته باشید.

وقتی تصمیم می‌گیرید به دلیل فشاری که از طرف خودتان یا دیگران بر شما وارد می‌شود، نه چون فردی برای شما مناسب است با او ارتباط برقرار کنید، قدرت خود را تضعیف می‌کنید و پایانی ناامیدکننده به زندگی عاطفی خود می‌دهید. اغلب اگر در چنین شرایطی بوده اید یا هم اکنون نیز قرار دارید، از خودتان بپرسید چه می‌خواهید و چه نیازی دارید و اولویت نخست را به جای آنچه دیگران می‌خواهند، به خواسته ها و نیازهای خودتان بدهید.

دلیل اشتباه دوم: تنهایی و درماندگی

وقتی احساس تنهایی یا درماندگی می‌کنید، احتمال اینکه انتخاب عشقی ضعیفی بکنید افزایش می‌یابد و در نهایت به ازدواجی تن می‌دهید که برای شما ارضاکننده نیست.

همه ما تنهایی را تجربه کرده‌ایم و دوره هایی در زندگیمان بوده است که از لحاظ هیجانی آن‌قدر احساس خلأ می‌کردیم که فقط می‌خواستیم به کسی عشق بورزیم و آن فرد می‌توانست هر کسی باشد و فرقی نمی‌کرد. اما متأسفانه ارتباطی که بر مبنای تنهایی و درماندگی شکل بگیرد، میتواند پایانی آسیب زا داشته باشد.

اگر احساس می‌کنید که به آسیب پذیری هیجانی خود اجازه داده اید در انتخاب شما تأثیر بگذارد و وارد ارتباطی ناخوشایند شده اید، باید بدانید که ازدواج شاد و رضایت‌بخش فقط به تصمیم خود شما بستگی دارد. راه حل شما این است که خودتان انتخاب کننده باشید. فقط چون احساس می‌کنید دورانی سخت و دشوار است، سطح معیارهای خود را پایین نیاورید. شما فروشگاه نیستید که اجناس قدیمی خود را حراج می‌کند، بلکه انسانی ارزشمند و دوست‌داشتنی هستید که شایسته ازدواجی مطلوب است، نه فقط ارتباطی که تصور می‌کنید می‌توانید به دست آورید.

دلیل اشتباه سوم: گرایش جنسی  

آیا تاکنون آن‌قدر گرایش جنسیتان شدید بوده است که به فردی بیشتر از آنچه به راستی علاقه‌مند بوده‌اید، کشش داشته باشید؟ آیا تاکنون فقط برای اینکه رابطه جنسی خود را با کسی از دست ندهید، برخی از خصوصیات او را که دوست نداشته اید، نادیده گرفته اید؟

اگر شما فقط برای داشتن ارتباط جنسی وارد ارتباط و درنهایت زندگی مشترکی شوید که به طور طبیعی هرگز به آن تن نمی‌دادید، در نهایت با این حقیقت روبه رو می‌شوید که این ازدواج آنچه می‌خواهید نیست و باید بپذیرد که گرفتار شهوت جنسی شده اید. چقدر تأسف آور! چقدر تحقیرآمیز! اما خیلی متداول است.

اشخاصی هستند که فقط برای رابطه جنسی و صمیمیت جسمانی ازدواج می‌کنند. وقتی چنین فشاری را در خود احساس کنید، فقط می‌خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید و خودتان را متقاعد می‌سازید که کار درستی انجام می‌دهید و بدین طریق اولویتها و ارزشهای اصلیتان را نادیده می‌گیرید.

نکته مهم در این مورد وجود دارد: موضوع این نیست که چون به کسی گرایش جنسی دارید با او ازدواج نکنید، بلکه باید مراقب باشید گرفتار «کوری شهوت» نشوید. مشکل گرایش جنسی این است که شاید هیچ کششی نسبت به کسی که با او ازدواج می‌کنید، نداشته باشید. شما فقط می‌خواهید با کسی باشید.

اگر مایلید تا بیشتر در مورد دلایل اشتباه برای ازدواج بدانید، سری دوم و سوم این مقالات را حتما بخوانید.

 

منبع

کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو

مترجمان: شمس‌الدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

 

نظرات کاربران

نظر خود را درباره این مقاله به اشتراک گذارید.

نظری ثبت نشده است