- مهسا.آ
- کاربر
- تعداد پست ها: 3
- عضویت: 10 مرداد 1397
پدرو مادرم از هم طلاق گرفتن واسه مراسم های قبل عروسی و عروسی چیکار کنم؟
من خیلی گناه دارم. دبیرستانی بودم پدر و مادرم جدا شدن. برادر بزرگم از ایران رفت من موندم و خونه مادربزرگم. مادرم و پدرم هردو ازدواج کردن. با یه پسری دو سال پیش آشنا شدم که میخواد بیاد خواستگاریم. میدونه پدرو مارم ازهم جدا شدن ولی نمیدونه مادرم ازدواج کرده فقط پدرمو بهش گفتم. خونوادش هم نمیدونن که من کلا بچه طلاقم. خیلی خانواده ی به قول خودشون آبرودارین! و هنوز جرات نکرده بهشون بگه. تا مجا میشه دروغ گفت اخه. هرجام اینا بهم رسیدن دعواشون شده. همه باهم. مخصوصا مامانم با زن پدرم چون زن پدرم دوست مامانم بوده. خلاصه زندگی خوبی ندارم و نداشتم اصلا. میترسم تو خواستگاری و عقد و عروسی هم بیان و دعوا راه بندازن. نمیخوام مجید رو هم از دست بدم. چیکار کنم به نظرتون. خیلی استرس دارم ولی رو تصمیم ازدواجم مصمم هستم. من 30 سالمه و واقعا اطرافم پسری بهتر از مجید ندیدم...
- Sim Sim
- کاربر
- تعداد پست ها: 16
- عضویت: 26 تير 1397
عزیز من انقد زندگی های بد و عجیب غریب وجود داره که تو پیششون خوش شانسی
اشتباهات پدر و مادر تو گردن تو نیست خوبه که همسرت اینو میفهمه و کنار اومده ولی خونوادش هم باید حقیقت رو بدونن اگه اونا هم آدمای فهمیده ای باشن درک میکنن که این مشکل چیزی نیست که مانع خوشبختی پسرشون بشه اگه هم مشکل داشتن با این داستان توپ میره تو زمین آقا پسر. ایشون باید تصمیم بگیره شمارو میخواد یا نه.
قبل هر مراسم با پدر مادرت صحبت کن بگو دو ساعت تحمل کنن ضمنا در مراسم های خواستگاری و بله برون لزومی نداره همسر پدر و همسر مادرت حضور داشته باشن. اونا عروسی بیان. امیدوارم پدر مادرت اصرار نکنن به اومدنشون. شما تنها نیستی ایشالا به خوبی و خوشی عروسی میکنی شوهرتو داری این روزا همه با دوستاشون رفت و امد میکنن تا فامیل
- safoora6069
- کاربر
- تعداد پست ها: 8
- عضویت: 24 تير 1397
خب مسلما کسی اینجا تو رو به دروغ تشویق نمیکنه. بخواه که آقا پسر حقیقتش رو بگه به خانوادش. ولی وضعیت راحتی نداری و باید قبول کنی وضعیتت نرمال نیست و باید محتاط عمل کنی. هرچند که منحصر به فرد نیست شرایطت و خیلیها تو وضع شمان. پس نگران نباش و اعتماد بنفست رو حفظ کن
- elnaz
- کاربر
- تعداد پست ها: 79
- عضویت: 09 تير 1397
اگه همسرت واقعا شما رو دوست داشته باشه و پشتت باشه مطمئن باش که اتفاق بدی نمیوفته حتی اگه خانوادش هم با تو مخالفتی داشته باشن
بهتر که هرچی زودتر حقیقت به نامزدت بگی و آمادش کنی.
- titi
- کاربر
- تعداد پست ها: 13
- عضویت: 24 شهريور 1397
خب شما که همه چی رو گفته بودی چرا قضیه ازدواج مادرتو نگفتی؟؟! بهتره تا دیر نشده همه حقیقت رو بهش بگی تا بتونه تصمیم درست رو بگیره ، به نظر من همه چی دست خودتونه، بتونی از پدر و مادرت بخوای که یه روز اونی باشن که شما میخوای، در کل خودتون باید بخواید تا همه چی خوب پیش بره و البته که شما و طرفتون باید بخواید تا بشه!
محکم و قاطع پیش برید همونی میشه که میخواید.
- rahil
- کاربر
- تعداد پست ها: 6
- عضویت: 04 مهر 1397
مهم همسرتون هست که با توجه به همه این شرایط کنارتون بمونه البته کاش درباره مادرتون از اول راستشو می گفتید...در کل بهترین فرصته برای اینکه متوجه بشید انتخابتون توی همسر چقدر درست بوده قبل ار اینکه بخواید استارت زندگیتون رو بزنید چون متوجه علاقه همسرتون میشید.
- ساحل
- کاربر
- تعداد پست ها: 232
- عضویت: 22 خرداد 1397
عزيزم از بهترين كار اينه كه خانواده خواستگارتون رو به طور كامل از همه چي با خبر كنيد و يك جلسه ي ٤ نفره با پدر و مادرو همسرانشون بذاريد و باهاشون صحبت كنيد اگر كه فكر ميكنيد خودتون نميتونيد حتماً از يه مشاور كمك بگيريد
فرزند طلاق بودن جرم نيست و آخر دنيا هم نيست
من خودم فرزند طلاقم