• سمیه
  • کاربر
  • تعداد پست ها: 1
  • عضویت: 20 تير 1397

عروسی

20 تير 1397 | 2 نظر | 1522 بازدید

سلام .روز عقدمون بود من توی آرایشگاه منتظر بودم تا کاروان همراه عروس بیاد دنبالم بریم تالار دیدم .بعد چندتا عکس و ست گرفتن تو سالن ارایشگاه .فیلمبردار گفت بریم .رفتم بیرون دیدم هیچ کس نیست جز ماشین عروس .شکه شدم خدایا پس بقیه کجان .اولش دلشوره گرفتم از شوهرم پرسیدم پس بقیه کجان خیلی خونسرد گفت بقیه چرا بیان اصل خودمم بعدشم گفتم نکنه لفتش بدن به محض تماس آرایشگاه گازو گرفتم اومدم .حالا از اونطرف خانواده ها همه منتظر که داماد اعلام کنه برن دنبال عروس پرسون پرسون داماد کجاس زنگ زدن بهش اونم گفته بود من پیش عروسم .مادرشوهر بیچاره اونم نگران شده بود زودی همه رو جکع کرده بودن اومدن دنبال ما هرچند بالاخره مارو پیدا کردن و گشتی زدیم ولی من خیلی از این حرکت خوشم نیومده بود اونموقع ولی الان که فیلم و میبینم یا با شوهرم یاد اونروزها میافتیم خیلی برام جالب و خنده داره

0 لایک
  • mitrasadat
  • کاربر
  • تعداد پست ها: 124
  • عضویت: 24 تير 1397
24 تير 1397 | 05:43:51 ب.ظ

سمیه جان مال کدوم شهرین شما؟ آرایشگاهت چی بود؟

0 لایک نظر دهید