• کاربر
  • کاربر
  • تعداد پست ها: 1
  • عضویت: 27 مهر 1399

لطفا نظر بدین

27 مهر 1399 | 3 نظر | 721 بازدید

سلام روزبخیر
من یه خواهر مجرد دارم که شاغله و تقریبا تمام درامدش رو صرف خانواده میکنه و برای خودش پس انداز خاصی تا امروز نداشته به جز موردی که عرض میکنم:
منزل پدرم پایین شهر بود و این موضوع همگی ما و خواهرم رو اذیت میکرد به همین خاطر تصمیم گرفت تو یکی از محلهای قابل قبول یه خونه بخره .ایشون 5 سال پیش یه وام گرفت که پدرم ضامن وامش شد (با این توضیح که پدرم در قبال ضمانت یک چک سفید امضا از خواهرم گرفتن) و خواهرم مقداری هم خودش تو حساب داشت اینا روی هم گذاشت.
پدرم چون خودش بنگاه مسکن دارن خودشون یه موردی پیدا کردن برا خرید و بنا شد اونجا رو خواهرم بخره و قرار شد برا کسری پولش خونه ای که خانواده امون اونجا ساکن بودن رو خواهرم رهن بده و پدرم اینا بیان خونه جدید و با این حال بازم پول کم اومد پدرم یه سهام داشت اونو قرض داد خواهرم که بفروشه و بعدا عین همون رو بخره بهش پس بده . این توافقی بود که کرده بودن و همه ما شاهدش بودیم. بالاخره به هر سختی که بود پول خونه کامل شد و خونه رو خواهرم خرید ولی بابام گفت که من نمیتونم تو خونه ای که به اسم خودم نیست بشینم و از طرفی چون فروشنده با پدرم سر قیمت بحثش شده بود به ایشون نمی فروخت ما با یک هویت جدید رفتیم معامله کردیم و خونه رو به اسم مادرم زدیم و پدرم همون روز از مادرم یه وکالت تام برا خونه گرفت و پدرم به خواهرم گفت که نگران نباش این خونه مال توئه و من طمعی نسبت بهش ندارم تا جاییکه از خواهر برادرام امضا گرفت که این خونه برا خواهرتونه و بعد از من شما هیچ سهمی از این خونه ندارید خواهرم هم اصلا پیگیر اسم و سند و ... نبود
تا اینکه چند ماه پیش خواهرم به پدرم پیشنهاد داد که این خونه که نشستین و به قول خوتون برا من هستش با خونه خودتون تاخت بزنیم دیگه شما از اینجا بلند نشین چون خونه راحتیه و ... با اینکه خونه خواهرم حداقل 30درصد گرونتر از خونه پدرم بود قبول کرد بدون اختلاف قیمت تاخت بزنند و سهام پدرم رو طبق قولی که داده بود عینا برگردونه.
اینجا شروع داستان ما شد
پدرم کلا حرفش عوض شد که چون من ضامنت شدم و خونه من رو هم رهن دادی و سهام من رو هم فروختی گذاشتی رو پول اینجا ، پس نصف اینجا مال من میشه
خواهرم هم گفت که درسته ضامن شدی ولی اقساطش رو خودم دادم و اگه رهن خونه رو دادی به من در عوض اومدین اینجا ساکن شدین و میگه که اگر من وام نمی گرفتم و اقدام به خرید خونه نمی کردم الان شما چیزی بیشتر از خونه خودت داشتی؟ همون طور که عرض کردم علت اینکه خواهرم تصمیم گرفت خونه جدید بخره این بود که منزل پدرم پایین شهر بود و همیشه همه امون اذیت می شدیم به همین خاطر خواهرم این کار رو انجام داد وگرنه به قول خودش اگر پایین شهر نبودیم یا کلا خونه نمی خرید به جاش زمین یا هر چیزی دیگری میخرید به اندازه پول خودش یا اگر هم خونه می خرید خونه خودش رو می داد رهن و کسری پولش جور میشد. والسلام
دور از انصافه که نگم که سند خونه پدرم حدود 20 سال پیش رهن بانک بود و پدرم توانایی بازپرداخت اقساط بانک رو نداشت همین خواهرم کل بدهی بانک رو پرداخت کرد و سند خونه رو آزاد کرد بعدش هم مقداری بدهی داشت و همه رو خواهرم پرداخت کرده بود .
تمام ماجرا همین بود که عرض کردم
شما داوری کنید حق با پدرمه یا خواهرم؟

0 لایک
  • نسیم
  • کاربر
  • تعداد پست ها: 106
  • عضویت: 12 تير 1397
28 مهر 1399 | 09:52:25 ق.ظ

الان داوری ما دردی از خانوادت دوا نمی کنه. ص د نفرم شهادت بدن باز دیگه روابط خانوادگی درست بشو نیست. بگو خواهرت هرچقدر میتونه رو برداره و بره واسه خودش. حیفه جوونیش

هر چیز که در جستن آنی آنی
0 لایک نظر دهید
  • amirsam0004
  • کاربر
  • تعداد پست ها: 7
  • عضویت: 25 فروردين 1400
26 فروردين 1400 | 12:03:00 ق.ظ

من نمیتونم قضاوت کنم چون بقیه نیستن،اول شغل خواهرت چیه چه قدر عالیه درامدش،بعدش چقدر شما خانوادگی به هم اعتماد دارین خیلی خوبه،طبق حرف شما دوست عزیزه خواهر نما دختر گل یه سری پولها راحت به دست میاد باید راحت خرجش کنی مگر نه خسارت بدتری میزنه،بازم به من چه.شما دیگه قسط وام نده،پول رهن باباتم بده یه شکایت در امانتم بکن همین ولی این بدون املاکی سرش کلا نمیره،بابایی سهم میخواسته،دمش گرم.دوستان این داستان ها عجیبه ولی واقعیت داره،

دوستان در این قصه هیچ نامی ذکر نشده بود منم به عنوان یک کاربر مجازی کامنت کردم،بازم دوست دارم که من خطا کار مثل همیشه اشتباه کرده باشم

0 لایک نظر دهید