ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد؟ (بخش چهارم)

ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد؟ (بخش چهارم)

فهرست عناوین

در بخش های قبل سری مقالات «ادامه این ارتباط عاقلانه است یا باید به آن پایان داد»، در مورد سه نوع از ارتباط هایی که برای ادامه یافتن شانسی ندارند، صحبت کردیم و آنها را به تفصیل برایتان شرح دادیم. در این مقاله ارتباط خطرناک نوع چهارم را بررسی می کنیم.

ارتباط نوع چهارم: احساس می‌کنید که باید نامزدتان را نجات دهید.

آیا احساس می‌کنید که بیش از حد به حال نامزدتان تأسف می‌خورید؟ آیا برای کمک به سروسامان دادن زندگی نامزدتان احساس مسئولیت می‌کنید؟ آیا می‌ترسید اگر نامزدتان را ترک کنید، از لحاظ احساسی و روحی به هم بریزد؟
اگر به این سؤالات جواب مثبت داده‌اید، به احتمال زیاد نقش نجات‌دهنده را ایفا می‌کنید و خودتان از آن آگاه نیستید. کسانی که به نجات دیگران معتاد هستند بدین دلیل وارد ارتباط می‌شوند که احساس می‌کنند باید به‌طرف مقابل کمک کنند، نه اینکه با هم سازگارند و تفاهم دارند. شما فردی را پیدا می‌کنید که به نظرتان آسیب دیده و طردشده است و به شدت احساس می‌کنید که باید به او کمک کنید. او از شما قدردانی می‌کند و شما احساس غرور می‌کنید. درهرحال، طولی نمی‌کشد که متوجه می‌شوید زندگی مشترکتان بیشتر شبیه مأموریت نجات است، نه ارتباطی سالم و متعادل. وقتی وارد چنین ارتباطی شوید، بیرون آمدن از آن به راستی دشوار است.

شما در صورتی ممکن است در ارتباطتان نقش نجات‌دهنده را ایفا کنید که:

  1. طرف مقابلتان مشکلات هیجانی، جسمانی یا مالی جدی داشته باشد.
  2. نامزدتان پیوسته احساس سردرگمی، درماندگی یا قربانی بودن کند و شما او را دلداری دهید تا آرام شود و مشوق او باشید.
  3. اغلب در ارتباط با نامزدتان نقش والد را به خود می‌گیرید، توصیه می‌کنید، درباره‌ی مشکلات احتمالی به او هشدار می‌دهید و اگر توصیه تان را نپذیرد، احساس ناکامی می‌کنید.
  4. نامزدتان در گذشته مورد بدرفتاری قرار گرفته یا آسیب دیده است و شما احساس می‌کنید باید به نحوی برای او جبران کنید.
  5. احساس می‌کنید باید در کنار نامزدتان مراقب گفتار و رفتار خود باشید تا موجب ناراحتی او نشوید، درنتیجه خواسته های خود را مطرح نمی‌کنید یا نامزدتان را با کارهایی که انجام می‌دهد و موجب ناراحتیتان می‌شود، روبه رو نمی‌کنید.
  6. شما در قبال نامزدتان کوتاه می آیید و رفتارهایی را تحمل می‌کنید که هرگز از جانب دوست یا همکار تحمل نمی‌کردید.
  7. وقتی دوستان و خانواده از شما می‌پرسند که چرا چنین فردی را برای زندگی مشترک انتخاب کرده‌اید، احساس می‌کنید که آنها به نامزدتان گیر داده اند و چنان از او حمایت می‌کنید که انگار بچه است.
  8. احساس می‌کنید هیچکس دیگری نمی‌تواند مثل شما احساس نامزدتان را درک کند و دوستش داشته باشد، ازاین‌رو نمی‌توانید او را ترک کنید.
  9. در نهان نمی‌دانید آیا اگر ارتباطتان را تمام کنید، نامزدتان می‌تواند فردی دیگر را پیدا کند یا همانطور که حدس می‌زنید، طردشده و تنها باقی خواهد ماند یا نه. 
اگر حتی تعداد کمی از جملات بالا در مورد شما صدق کند، مستعد قرار گرفتن در عملیات نجات عاطفی هستید. این نوع ارتباط شبیه ارتباط نوع سوم است، چون امیدوارید نامزدتان تغییر کند و بهبود یابد و مانند ارتباط نوع سوم، به راحتی در دام ارتباط نجات دهنده می‌افتید چون نتیجه ای که دنبالش هستید دیرآیند است و شما نمی‌دانید نامزدتان تا چه زمانی بهتر می‌شود. بنابراین می خواهید به ارتباط خود ادامه دهید تا ببینید به نتیجه دلخواه می‌رسید یا نه، به ویژه پس از تمام تلاشهایی که کرده اید!
حال اینکه چرا می‌خواهید نقش نجات‌دهنده احساس را بر عهده بگیرید، ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد.

طرد شدن در دوران کودکی

شاید می‌خواهید کار ناتمام دوره کودکیتان را کامل کنید. اگر شما رابین هود احساسی و همیشه در پی کسانی هستید که به کمک نیاز دارند، ممکن است وقتی کودک بودید می‌دیدید که یکی از والدین، خواهر یا برادرتان طردشده، مورد عشق و محبت نیست یا مورد بدرفتاری قرار گرفته است و حالا که نامزدتان را فردی نیازمند می‌بینید، به‌شدت تلاش می‌کنید تا به او عشق و حمایتی را بدهید که احساس می‌کنید نتوانستید به اعضای خانواده‌ی خود بدهید.
یا شاید نیاز دارید احساس کنید مهم و برتر هستید و با انتخاب کسی که به هم ریخته است، ناخودآگاه احساس بهتر بودن، عاقل‌تر بودن و توانمندی بیشتری می‌کنید. وقتی در زندگی مشترکتان نقش قهرمان را ایفا کنید، دیگر احساس بی‌کفایتی و ناتوانایی نمی‌کنید.

کنترل کردن دیگران

یکی دیگر از دلایل گرایش به چنین کاری، نیاز به کنترل دیگران است. وقتی در ارتباطی هستید که در آن نقش نجات‌دهنده را ایفا می‌کنید، احساس می‌کنید بر نامزدتان قدرت و تسلط دارید. همه ما گاهی فراموش می‌کنیم که «کمک کردن» می‌تواند شیوه ای سلطه جویانه باشد.

کسانی که در زندگی مشترکشان نقش نجات دهنده را ایفا می‌کنند، اغلب همدلی و همدردی را با عشق اشتباه می‌گیرند. راه حل این مشکل این است که اگر متوجه شدید جذب کسی شده اید که مشکلات عدیده ای دارد، از خودتان بپرسید آیا همدردی را با عشق اشتباه گرفته اید یا خیر. واژه کلیدی این موضوع، «احترام» است. شما باید نسبت به نامزد خود احساس احترام و عشق کنید و سعی کنید نیازهای خودتان را هم بشناسید.

ادامه این مقاله را اینجا بخوانید.
منبع
کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو
مترجمان: شمس الدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

به راحتی جشن خود را برنامه ریزی کنید
نظرات
برای نظر دادن ابتدا باید وارد سایت شوید.

ورود به سایت

ستاره | 1397 مهر 10


یکی از خیانت ها اینه که از ترس ضربه به طرف مقابل رابطه ای که دوس نداری رو ادامه بدی
درسته این فر هنگ تو ایران هنوز جا نیفتاده که دو نفر منطقی و دوستانه و با دلایل کافی از هم جدا بشن ولی خب موندمن در رابطه ای به صرف عذاب وجدان و یا دلسوزه و ترس از ناراحتی طرف مقابل، یه خیانت بزرگ هست هم به احساس خود فرد و هم طرف مقابل