ازدواج به دلایل اشتباه (سری سوم)

ازدواج به دلایل اشتباه (سری سوم)

فهرست عناوین

یکی از دستاوردهای ازدواج غلط، طلاق عاطفی خواهد بود. خلأهای عاطفی شدید که دچار آن هستیم می تواند ما به سمت ازدواجی سوق دهد که در زندگی پس از ازدواج برای هر دو نفر بسیار خطرناک و آسیب زننده است. در این مقاله در مورد این اشتباه بیشتر صحبت می کنیم و مشکلاتی که در اثر خلاهای روحی به وجود می آید را بررسی می کنیم.

دلیل اشتباه هفتم: پرکردن خلأهای عاطفی و روحی

همه‌ ما در این دنیا سعی می‌کنیم ارتباطمان را با خالق هستی درک کنیم و مشتاقیم احساس کنیم بخشی از آن هستیم، نه جدا از آن. به این حالت، اشتیاق روحی می‌گویند؛ یعنی می‌خواهیم به‌نحوی با قدرتی متعالی‌تر پیوند برقرار کنیم و ما در اینجا مانند بچه‌هایی در بدنی بالغ قرار داریم و می‌خواهیم احساس عشق، پذیرش و تعلق کنیم. این اشتیاق انسانی ما است که ما را بر آن می‌دارد تا با اطرافمان ارتباط برقرار کنیم.

نکته‌ جالب در مورد عشق این است که عشق می‌تواند بیشتر از هر چیزی در این جهان شما را سرشار از شادی و احساس تعلق کند تا بدین طریق اشتیاق و تشنگی‌تان را ارضا کنید. عشق به زندگی شما معنا می‌دهد و به هر آنچه انجام می‌دهید، هدف می‌بخشد. با وجود این وقتی موهبت عشق را برای پر کردن خلأهای عاطفی و روحی خود به‌کارگیریم، می‌تواند خطرناک باشد؛ چون شما باید بیاموزید این خلأها را خودتان پرکنید، نه دیگری.

ازدواج و ارتباط سالم به هر دو همسر درکی متعالی از شکوه و اسرار جهان می‌دهد و درها را به‌سوی رشد معنوی و روحی‌شان می‌گشاید. همچنین می‌تواند به هر فرد کمک کند آسیب‌های دوره‌ی کودکی خود را التیام ببخشد و از طریق احساس عشق و پذیرش از جانب همسر خود، عزت نفسش را تقویت کند؛ اما وقتی با خلأهای عاطفی و روحی شدیدی وارد زندگی مشترک شوید، خطر ایجاد درد و رنج را برای خود و همسرتان به‌وجود می‌آورید.

وقتی از لحاظ عاطفی و روحی تهی باشید، دو مشکل به‌وجود می‌آید:

1) شما برای پر کردن خلأهای خود ازدواج می‌کنید، نه اینکه فرد مناسبی را پیدا کرده‌اید. اگر احساس می‌کنید از نظر عاطفی و روحی تهی هستید، پیوسته با چنین احساسی همراه خواهید بود. چنین خلأیی در مراحل اولیه موجب ناراحتی یا تنش می‌شود، که در مراحل بعدی به درد و رنج، افسردگی و درماندگی تبدیل خواهد شد. درست مانند حیوان گرسنه‌ای که برای رهایی از درد گرسنگی هرچه به‌دست بیاورد می‌خورد، شما نیز ممکن است برای رهایی از تنهایی‌تان به هر نوع ارتباطی تن بدهید. ارتباط سالم باشد یا ناسالم، سرشار از عشق باشد یا بهره‌کشانه، رضایت‌بخش باشد یا تضعیف‌کننده، برای شما اهمیتی ندارد، دست‌کم در مراحل اولیه. فقط این فکر که «من با کسی ارتباط دارم» به‌طور موقت «اشتهایتان» را کاهش می‌دهد. صرف زمان با کسی، هر کسی، موجب احساس رضایت می‌شود چون مجبور نیستید تنها باشید.

شما می‌توانید درک کنید که چقدر فرد در چنین موقعیتی آسیب‌پذیر خواهد بود چون بنا به دلیلی اشتباه با آدم‌های نادرست وارد ارتباط می‌شود. تنها بعد از اینکه ارتباط شما به مدت کافی با فردی که برای ازدواج انتخابش کرده‌اید ادامه پیدا کرد، می‌توانید چهره‌ی واقعی او را ببینید؛ و چقدر دردناک است که متوجه شوید نه‌تنها غنی و سرشار نشده‌اید، حتی بدتر، بودن در حضور چنین فردی باعث می‌شود از قبل بیشتر احساس تهی بودن و تنهایی کنید.

2) ممکن است متوجه شوید از رابطه‌ای به رابطه‌ دیگر می‌روید و هرگز احساس رضایت نمی‌کنید. نمی‌دانید چه زمانی «شریک روحی» خود را پیدا می‌کنید. زمانی می‌توانید احساس رهایی کنید که بفهمید قبل از اینکه برای رابطه‌ای سالم آماده باشید، ابتدا باید قلب و روحتان را رشد دهید و تقویت کنید. درست همان‌طور که متخصصان رژیم غذایی به شما توصیه می‌کنند که هرگز در حالت گرسنگی به خرید نروید چون هرچه غذای ناسالم دم دستتان هست می‌خرید، بهتر است تا زمانی که خلأهای عاطفی و روحی‌تان را غنی نکرده‌اید، حداقل به آن اندازه که «محتاج به عشق» نباشید، وارد هیچ‌گونه ارتباطی نشوید.

با کسی ازدواج می‌کنید که ممکن است برای شما مناسب باشد، اما برای پر کردن خلأهای خود به او وابسته می‌شوید در حالی که خودتان باید آن خلأها را پرکنید.

بیشتر اوقات از دیگران می‌شنویم که همسرشان احساس کامل بودن و رشد و تکامل به آنها نمی‌دهد و اینکه ادامه‌ی ارتباطشان دیگر فایده‌ای ندارد! این‌گونه افراد، اغلب کسانی هستند که خودشان را کامل و بالغ نمی‌بینند و از همسرشان توقع دارند این خلأهای هیجانی و روحی آنان را پر کند.

اگر در عمق وجودتان احساس تهی بودن و خلأ می‌کنید، همسرتان هرقدر هم عاشق شما باشد، قادر به پر کردن این خلأها نخواهد بود.

شما می‌توانید با وابستگی به همسرتان به‌عنوان منبع هیجانی و روحی و احساسی‌تان به‌راحتی ارتباط خوبتان را تخریب کنید. تنها خودتان هستید که می‌توانید این خلأها را پرکنید و تنها خودتان هستید که می‌توانید منبع هیجانی و روحی خود باشید. منطقی است که از همسرتان توقع داشته باشید خلأهایتان را افزایش ندهد و به‌نحوی دوستتان داشته باشد که از شما در فرآیندهای التیام‌بخش حمایت کند و به شما آموزش دهد چطور دوباره خودتان را دوست داشته باشید؛ اما درنهایت این شما هستید که باید قهرمان خودتان باشید.

برای خواندن دیگر دلایل اشتباه برای ازدواج سری اول و دوم این مقالات را بخوانید.



منبع

کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی‌ آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو

مترجمان: شمس‌الدین حسینی؛ الهام آرام‌ نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

به راحتی جشن خود را برنامه ریزی کنید
نظرات
برای نظر دادن ابتدا باید وارد سایت شوید.

ورود به سایت

مهسا | 1397 مهر 11


نصف بیشتر ازدواج ها بخاطر همین موضوع هست ولی یکی دیگه از دلایل ازدواج بی دلیل و زوری ، باور غلط جامعه است که تا سن دختر و پسر کمی بالا میره همه از زمان ازداجشون میپرسن با اینکه ازدواج مثل یک نسخه تجویزی دکتر نیست که برای همه جواب بده واسه همین خیلی از این مشکلات برای فشاری هست که به جوون ها میارن