افسانه هایی در مورد عشق - بخش اول

افسانه هایی در مورد عشق - بخش اول

فهرست عناوین

افسانههای عشق باورهایی هستند که بسیاری از ما دربارهی عشق و احساس رمانتیک داریم و مانع از آن میشوند که انتخابهای عشقی هوشمندانهای داشته باشیم. این باورها یا نگرشها برداشتهای نادرستی دربارهی ارتباطها هستند که ما از طریق فیلمهای تلویزیونی و سینمایی، خواندن رمانهای عاشقانه و توصیفهای این و آن‌که خود نیز اطلاعات کافی در این زمینه ندارند، بهدست میآوریم. درهرحال پنج افسانهی مخرب عشق عبارت است از:

1.       عشق واقعی بر همهی مشکلات غلبه میکند.

2.       زمانی که عشق واقعی باشد، همان لحظه که فرد مورد نظرتان را ببینید متوجه آن خواهید شد.

3.       تنها یک عشق واقعی در جهان وجود دارد که برای شما مناسب است.

4.       شریک روحیتان شما را از هر لحاظ ارضا میکند.

5.       کشش جنسی به کسی، همان عشق واقعی است.

افسانهی شمارهی 1: عشق واقعی بر همهی مشکلات غلبه میکند

ما در عمق وجودمان به این افسانهی مخرب عشق باور داریم که اگر بهراستی عاشق همسرمان باشیم، میتوانیم ارتباطمان را کارآمد کنیم. یا اگر فقط به اندازهی کافی عاشق یکدیگر باشیم، هیچ مشکل، اختلاف و شرایطی نمیتواند تأثیرگذار باشد.

برای مثال، میگوییم اگر عاشق همسرم باشم، دیگر اهمیت ندارد که او:

v    مواد مخدر مصرف کند.

v    زندگی جنسیمان خوب نباشد.

v    همیشه از من انتقاد کند.

v    بر سر تربیت بچهها دعوا کنیم.

v    از لحاظ جنسی جذابیتی برای او نداشته باشم.

v    شغلی نداشته باشد و در دو سال گذشته بیکار بوده باشد.

v    خیلی بدخلق باشد و همیشه از کوره در برود.

v    نتواند احساساتش را ابراز کند.

v    من بچه بخواهم و او نخواهد.

v    سی سال بزرگتر از من باشد.

v    هنوز هم با نامزد قبلیاش در ارتباط باشد.

در اینجا به برخی پیامدهای ناشی از باور داشتن به این افسانهی مخرب عشق نگاهی میاندازیم.

شما به خودتان میگویید: «اگر بهراستی عاشق یکدیگر باشیم، هیچ اختلاف یا تفاوت شخصیتی اهمیت نخواهد داشت.» و بدین طریق از رویارویی با مشکلات ارتباطیتان یا یافتن راهحل برای این مشکلات اجتناب میکنید.

شما به خودتان میگویید: «اگر فقط به او بهاندازهی کافی عشق بورزم، بیبروبرگرد تغییر خواهد کرد.» و بدین طریق در ارتباطی که ارضاکننده نیست و عشق و محبتی در آن وجود ندارد، باقی میمانید حتی وقتی کارایی ندارد.

شما به خودتان میگویید: «اگر کمی بیشتر دوستش داشتم مطمئنم که میتوانستم ارتباطمان را نجات دهم.» و بدین طریق حتی وقتی ارتباط کارایی ندارد، خودتان را از لحاظ احساسی تخریب میکنید.

اما واقعیت دربارهی افسانهی شمارهی یک این است برای اینکه ارتباط کارایی داشته باشد، عشق کافی نیست. ارتباط به تفاهم و تعهد نیاز دارد.

افسانهی شمارهی 2: زمانی که عشق واقعی باشد، همان لحظه که فرد مورد نظرتان را ببینید متوجه آن خواهید شد.

درواقع وقتی فیلم رمانتیک تماشا میکنید، آن را میبینید، وقتی به موسیقی رمانتیک و ملایمی گوش میدهید، آن را میشنوید، و وقتی مجرد و تنها هستید، دربارهی آن خیال‌بافی میکنید.

همهی ما بهنحوی به عشق در نگاه اول باور داریم، به این عقیده که اگر عشق واقعی باشد، در همان لحظه که فردی را میبینید به این موضوع پی میبرید. انواع دیگری از عشق نیز وجود دارد، اما بر طبق افسانهی شمارهی دو، عشق واقعی بهسرعت در شما شکل میگیرد. اگر به این افسانهی عشق باور داشته باشید، شما بهقدری به پیوند و کشش شدید بین خودتان تکیه میکنید که از بررسی بقیهی ارتباط غافل میمانید؛ یا جذب شکلهای اولیهی ارتباط میشوید و فرصت برخورداری از عشق واقعی و پایدار را از دست میدهید.

حالا ممکن است بپرسید اگر احساسی که بعد از دیدن کسی در ما شکل میگیرد عشق در نگاه اول نیست، پس چیست؟

پاسخ این است: هوس در نگاه اول. شما کشش جنسی نسبت به دیگری پیدا میکنید و هیجان بیشتری از آنچه در واقع هست، احساس میکنید. شما نمیتوانید از فکر آن فرد بیرون بیایید، نه چون عاشق او هستید، بلکه چون او موجب تحریک شما میشود. کشش جسمانی شدید، بهویژه نسبت به کسی که با تصویر ذهنیتان از همسر کامل هماهنگ است، میتواند بهراحتی با عشق اشتباه گرفته شود، بهویژه اگر در پی اوج هیجان فوری باشید؛ اما اوج هیجان در هوس در یک نگاه اغلب موجب ناامیدی میشود چون ارتباطتان کارایی نخواهد داشت.

یا شیفتهی تصویری میشوید که از فرد دلخواهتان دارید؛ اینکه چطور بهنظر میرسد، کارش چیست، چقدر پول دارد، چه خودرویی دارد، چه کارهایی در زندگی انجام داده است. شما رابطهای خیالی را در ذهنتان شکل میدهید و به خودتان میگویید: «خواستگارم پزشک است» یا «من با زنی جذاب آشنا شدهام». ازاین‌رو، ماهیت اصلی فرد را نادیده میگیرید.

اما واقعیت دربارهی افسانهی شمارهی دو این است که برای تجربهی شیفتگی تنها یک لحظه کافی است؛ اما عشق واقعی به گذر زمان نیاز دارد.

اولین تأثیری که فردی در شما میگذارد کافی نیست تا تعیین کنید آیا او همسری سالم و مناسب برای شما هست یا خیر. شما به تأثیر دوم، سوم، چهارم و پنجم نیز نیاز دارید. شما برای کشف منش واقعی فرد، به زمان نیاز دارید. به یاد داشته باشید: عاشق شدن بخش سادهی فرایند زندگی مشترک است؛ اما ساخت ارتباطی سالم به تلاش و پشتکار نیاز دارد.

 


ادامه این مطلب را اینجا بخوانید.

منبع

کتاب ازدواج عاقلانه؛ نویسندگان: دکتر باربارا دی آنجلیس، دکتر نیل کلارک وارن، دکتر پاتریشیا لاو

مترجمان: شمسالدین حسینی؛ الهام آرام نیا؛ انتشارات نسل نواندیش

 

 

به راحتی جشن خود را برنامه ریزی کنید
نظرات
برای نظر دادن ابتدا باید وارد سایت شوید.

ورود به سایت

علی | 1397 آبان 01


بیشتر طلاقا به دلیل به هم ریخته بودن زندگی جنسیه .... این همه ادا و اطوار در میارین و عفه میاین خرش اشتباه می زنین